انقلاب جنسی بیانگر چه رویدادهایی است؟

سرنا_در این یادداشت به معرفی فیلم انقلاب جنسی ساخته حسین شمقدری پرداخته شده است.

به گزارش سرنا، "حسین شمقدری "، پس از پایانِ تحصیلاتش در رشته مهندسی، به دلیل دغدغه‌ های اجتماعی، وارد عرصه مستندسازی میشود. پس از گذراندن دوره کارگردانیِ سینما، نخستین مستندِ خود به نام "یزدان تفنگ ندارد" را در سال1390 می سازد. شمقدری، از همان روزهای نخست نشان داد که به سفر بسیار علاقمند است.

ویدیوی بخش هایی از مستند انقلاب جنسی را اینجا ببینید.

سال 1390 ،و پس از ساخت "یزدان تفنگ ندارد"، سفر رهبر انقلاب را به قم، در مستند "بهای دیدار" به تصویر میکشد. سال 1393 به آلمان میرود و داستان ابوالفضل، از جانبازان جنگ را در " 33 سال سکوت " روایت میکند. و در 1395 ،الف الف پاریس را می سازد. شمقدری، چند مجموعه نیز در پرونده کاری خود دارد. "بهارستان" را به طور مشترک و در هشت قسمت کار میکند... و ... مجموعهی پرسروصدای"میراث آلبرتا"، را با محوریتِ زندگیِ نخبه های ایرانی و فرار مغزها، می سازد. در تداوم مستندهای مبتنی بر سفر، این بار به سراغ مسئله ای مهم و پیچیده میرود. موضوعی که با استقبال مواجه میشود و طرفداران و مخالفان جدی خود را می یابد. مستند "انقلاب جنسی " همانطور که از نامش برمی آید به مسائل و دغدغه های جنسیِ نسل جوان می پردازد. تاکنون چهار قسمت از این مجموعه ساخته و منتشر شده است. قسمت اولِ این مجموعه، بیشتر به طرح مسئله می پردازد. کارگردان مقابل دوربین قرار می گیرد و با طرح پرسش از افراد مختلف درصددِ بیان مسئله برمی آید. پرسش از جوانان داخل کشور در مقابل پرسش از جوانان خارج از کشور قرار میگیرد. این نگاهِ تطبیقی و مقایسه نما به نما، در تمامِ چهار قسمتِ انقالب جنسی مشاهده میشود. کارگردان از خللِ این مقایسه نتیجه ای میگیرد و در تلاش است، این نتیجه را با مخاطب به اشتراک بگذارد. در قسمت دومِ انقلاب جنسی، بیشترین تمرکز بر زنان است. مروری مختصر بر تاریخچه ی فمینیسم و مسیری که زنان در غرب برای به دست آوردن حقوقِ پایمال شده شان پیمودند، عناصر تشکیل دهنده این قسمت است. مشکلات و کاستی هایی که برای زنان در مسیر ازدواج و تشکیل خانواده پیش میآید، روایت را پیش میبرد. یکی از نکات این قسمت و قسمت های بعدی، تغییر راوی است. شمقدری اگرچه، گاهی در قاب دوربین دیده می شود؛ اما روایت به عهده " محمد دلاوری" قرار می گیرد. این تغییر راوی، بر لحن و فضای حاکم بر مستند، تاثیری چشمگیر می گذارد. نگاهِ طنز و شوخی های گاه و بیگاهِ "دلاوری" ، اگرچه فضایی خوشایند در مستند ایجاد میکند؛ اما از سویی دیگر از تاثیرگذاری و جدیتِ مباحثِ طرح شده، می‌کاهد و حتی گاهی آن‌ را به انحراف می‌کشاند. در قسمت سوم، چرخشی قابل توجه در روند روایت رخ میدهد. "حسین شمقدری " که همواره در قسمتهای اول و دوم، از نزدیک شدن به فردی مشخص، اجتناب میکند، در قسمت سوم و چهارم، رویه ای متفاوت در پیش می‌گیرد و به برخی سوژه ها و زندگیِ شخصی شان، نزدیک می شود. "آنا"، دختری روس که در واقع میزبانی گروهِ مستندساز را به عهده می گیرد؛ از مشکلات و چالش های زندگی خصوصی اش می گوید. کارگردان می کوشد با شیوه های گوناگون، مخاطب را تحت تاثیر قرا دهد. واژگان کلیدی طرح شده به صورت میان نویس در گوشهای از تصویر برای تاکید بیشتر به نمایش درمیآید. در قسمت چهارم، همچنان تمرکز روی زنان است. زندگیِ چند دختر ایرانی در داخل و خارج کشور، محوریت این قسمت را تشکیل میدهد. قرارگیریِ دوگانه ی غرب و ایران، مقابل یکدیگر، در بیشتر دقایق مجموعه " انقلاب جنسی" دیده میشود. در واقع مخاطب مدام به مقایسه ترغیب میشود. مخاطب در فرایند ساختِ مستند قرار میگیرد. نشان دادنِ تصاویری از پشت صحنه های تصویربرداری، باعث همراهیِ مخاطب میشود؛ اما در فرایند کلی روایت، نقش چندانی ایفا نمیکند. در این مجموعه مستند که با شیوه مشارکتی ساخته شده است، دلیل انتخاب مشارکت کنندگان یا همان مصاحبه شونده ها، مشخص نیست. مسئله ای که تقریبا در تمام قسمتهای این مجموعه به چشم می‌ آید. طراحی سوال ها، در سطح باقی می ماند و دقت و ظرافت چندانی چاشنیِ آن نمی شود . این عوامل، کیفیت تعاملی مستند را که در لعابی از شوخی ها و موقعیت های طنز است، کاهش میدهد. و هدف مستندساز برای مخاطب، به روشنی مشخص نمیشود. و همین ابهام، نتیجه گیری ها و اطالعات ارائه شده را با تردید از سوی مخاطب مواجه میکند. مستند با مصاحبه ها و اطلاعاتی که در فواصل متفاوت، ارائه میدهد، مسائل و سرفصل های متعددی را به طور سطحی بیان و از پرداخت عمیق و موشکافانه به آنها پرهیز میکند. همین پرداخت گذرا به مسائل مهم و چالش برانگیز، منجر به نتیجه گیریِ شتاب زده میشود. کارگردان با بهرهگیری از موسیقی و تصاویر پرزرق و برق، میکوشد بر جذابیت بصریِ مستند بیفزاید. موسیقیِ مهیج و البته متناسب با موقعیت های روایی در قسمت های سوم و چهارم، برای تکمیل این ایده مستندساز به صوتیِ مستند افزوده میشود. شوخی با سوژه ها و حتی مخاطب، به مرور افزایش مییابد. راوی با پختِ غذای ایرانی، و دوچرخه سواری با دختر روس و سرک کشیدن به ویلای تجملاتی دختری ایرانی، و همراهی با دو دختر ایرانی در خارج از مرزهای کشور، جذابیت های بصریِ بیشتری برای مخاطب ایجاد میکند. و با این شیوه، تجربه ای از زیست در غرب نیز به مخاطب عرضه میکند. تجربهای که شاید جذاب به نظر برسد؛ اما آیا دقیق هم هست؟! و آیا مقایسه مداوم ایران و غرب، از شاخص های دقیق و صحیحی برخوردار است؟ کارگردان با تدوین موازی مصاحبه های داخل و خارج از ایران، میکوشد ایده اصلی و کاربردیِ خود را ضروری نشان دهد. ضرورت ازدواج موقت و تسهیل فرایند آن در جامعه! پرسشی مطرح میشود... آیا چالش های موجود در مسائلِ جنسیِ موجود در جامعه تنها با ازدواج موقت از میان میرود؟!

منبع: سرنا

کد مطلب: ۱۹۷۸۲۷
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت