مرسده عامری: زندگی، اتفاقا عروسک‌بازی هم هست!

سرنا_هرچند زندگی واقعی، عروسک‌بازی نیست ولی اتفاقا عروسک‌بازی نقش مهمی در زندگی ما دارد. نقشی که از دوره کودکی آغاز می‌شود و تا دوره بزرگسالی هم ادامه پیدا می‌کند.

مرسده عامری: زندگی، اتفاقا عروسک‌بازی هم هست!

تصورش را بکنید در این دنیای بی‌رحم که همه به نوعی درگیر هزار و یک مشکل هستند، موجودی صبور در کنارتان باشد که بدون هیچ قضاوتی، تمام حرف‌های شما را بشنود، بدون اینکه لحظه‌ای پلک بزند یا رشته کلامتان را قطع کند یا لب به نصیحت بگشاید.

چنین هم‌صحبتی فقط می‌تواند یک عروسک باشد، حال فرقی نمی‌کند یک باربی زیبای بی‌نقص باشد یا یک تکه پارچه مندرس. مهم این است که شما، این شیء بی‌جان را یک هم‌صحبت جاندار ببینید، او به سرعت به محرم اسرار شما تبدیل می‌شود.

هرچند به نظر می‌رسد دوره کودکی، دوره رهایی و شادی است ولی کودکان هم از تنش‌های زندگی در امان نیستند بویژه در زمانی که پدر و مادرها آنچنان گرفتارند که گاه حتی فرصت هم‌کلامی با فرزندان خود را ندارند. در چنین مواقعی نقش عروسک در زندگی کودکان پر رنگ‌تر هم می‌شود.

مرسده عامری، هنردرمانگر کودکان با نگارش یادداشتی توضیح می‌دهد که چگونه عروسک می‌تواند در جهت تخلیه تنش‌ها و اضطراب در کودکان موثر باشد.

او در این یادداشت که آن را در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است:

«اکثر بزرگسالان از کودکان انتظار دارند که با آن‌ها از همان طریق که برای بزرگسالان راحت‌تر است، ارتباط برقرار کنند؛ یعنی از طریق ارتباط کلامی. بزرگسالان به جای این‌که با کودک، کودکانه رفتار کنند، از او انتظار دارند که رفتار خود را تا حد یک بزرگسال برساند. کودکان در صورتی که فرصت یابند، احساسات و نیازهای خود را ازطریق بازی بیان می‌کنند. انواع بازی‌ها در نقش کلمات کودکان هستند و بازی‌های مختلف می‌توانند برای کودکان فرصتی فراهم کنند تا احساسات و مشکلات خود را همان‌گونه که تجربه کرده‌اند، بیان کنند. کودکان از طریق بازی کردن نقش‌های متنوع بزرگسالان، مقررات اجتماعی و معیارهای رفتاری را می‌آموزند. یکی از مهم‌ترین اسباب‌بازی‌ها برای کودک، عروسک است. کودک در حین بازی خود را در موقعیت‌های اضطراب‌آور و ترسناک قرار می‌دهد و با همراهی عروسک به جست‌وجوی راه‌حل می‌پردازد و از این طریق، تسلط خود را بر موقعیت‌ها افزایش می‌دهد. کودکی که از مراجعه به دکتر هراس دارد، با همکاری عروسکش نقش‌های بیمار و پزشک را بازی می‌کند و از این طریق خود را در موقعیت‌هایی که احتمالا پیش خواهد آمد مجسم می‌کند و تا حدی بر نگرانی و ترسش فائق می‌آید. کودک همچنین در نقش‌هایی که تمرین می‌کند، تجدیدنظر می‌کند و قسمت‌های جدید را جایگزین قسمت‌های قبل می‌کند. از این طریق تجارب خود را با ادراکات و شناخت‌های جدیدش تلفیق می‌کند. این بازسازی‌ها و ترکیب‌ها به رشد قدرت خلاقیت او کمک می‌کنند. او در حین بازی با عروسک، مهارت‌هایی را برای ایجاد ارتباط با دیگران به دست می‌آورد. توقعات دیگران از خود را در حین عروسک‌بازی ارزیابی و آرزوهایش را نیز ابراز می‌کند. این راهی برای شناخت او از زندگی و مسائل آن است.

کودک در حین بازی عروسکش را بغل می‌کند، به گردش می‌برد، به او غذا می‌دهد، این کارها، فرصت تمرین و تکرار حرکات فیزیکی را برای کودک فراهم می‌آورند و او را در به کارگیری اعضای بدن صاحب تجربه می‌کند.

عروسک هم‌صحبت و مخاطبی است که پیوسته همراه کودک است و هر زمان کودک اراده کند مورد مصاحبت او قرار می‌گیرد. مخاطبی که هیچ‌گاه از صحبت کودک خسته نمی‌شود، چشم‌هایش پیوسته باز است و حواسش پرت نمی‌شود، هنگام صحبت کردن کودک خمیازه نمی‌کشد یا سرش را به کاری گرم نمی‌کند. عروسک حرف‌های تکراری کودک را گوش می‌دهد، هرگز وسط حرف‌هایش نمی‌دود، در حین صحبت اشکالات تلفظی‌اش را اصلاح نمی‌کند و برای روند کند صحبت او بی‌تحمل نیست. ارتباط کودک با عروسک اصلا یک رابطه ساده و بی‌ارزش نیست که برخی والدین تنها برای پرکردن اوقات‌فراغت از آن استفاده کنند. این ارتباط مبانی اساسی ارتباط عمیق و گسترده روانی-اجتماعی کودکان را برای دوره‌های بعدی رشد و تکامل شخصیت، پی‌ریزی می‌کند و باعث می‌شود آن‌ها در آینده بتوانند با قدرت تحلیل بهتر و تجارب مثبت‌تری به روابط خود با دیگران بپردازند.

کودک از راه بازی آنچه را کسی نمی‌تواند به او بیاموزد، یاد می‌گیرد. بازی‌های تخیلی در کودکی، نقش برجسته‌ای در افزایش نیروی سازندگی و زندگی عاطفی کودکان ایفا می‌کنند. آشنایی کودک با خود نیز از طریق بازی انجام می‌گیرد. بازی کامل‌ترین مجموعه‌ تجربه‌های حسی و حرکتی را در اختیار او قرار می‌دهد. بازی‌درمانی یکی از رایج‌ترین شیوه‌هایی است که اغلب روانشناسان برای درمان مشکلات عاطفی کودکان به کار می‌برند زیرا بازی وسیله‌ای است که کودک از طریق آن، تجارب آسیب‌رسان را کنترل می‌کند. برای مثال، کودکی که مدتی بیمار و یا در بیمارستان بستری بوده است، فعالیت‌هایی مثل تزریق آمپول به عروسک یا دوستانش را نشان می‌دهد یا کودکانی که درگیر جنگ، زلزله و مشکلات خانوادگی مثل طلاق یا مرگ هستند، در بازی‌های‌شان، کمی از آن استرس و فشار رهایی می‌یابند. او با بازی، حداقل در خیال خود، نیازهایش رابرطرف می‌کند، الگو می‌سازد، نماد می‌آفریند و با الگوها و نمادهایی که خود آفریده، زندگی می‌کند و خود را به تعادل می‌رساند.

به‌دلیل خاصیت درمانی عروسک، از آن در درمان کودکان در رنج و بیماری استفاده می‌شود یا از بهترین نوع بازی‌های درمانی، بازی‌های نمایشی یا تئاتردرمانی است و بازی نمایشی، سبب آشکارسازی شخصیت کودک می‌شود.»

منبع: ایسنا

کد مطلب: ۲۰۰۴۸۲
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت