از جمله اسرار مگوی محمدعلی جمالزاده

همه ما بی شک نام محمد علی جمال زاده را روی داستان کباب غاز دوره دبیرستان به یاد داریم که این نویسنده مشهور به پدر داستان نویسی ایران شهرت یافت و مجموعه داستانهای ایرانی را در سال 1300 منتشر کرد.

از جمله اسرار مگوی محمدعلی جمالزاده

به یاد محمدعلی جمالزاده پدر داستان کوتاه ایران

محمدعلی جمالزاده درباره تاریخ تولدش چنین می نویسد: " تاریخ تولدم را خواسته بودید، دوستان آن را از جمله ی اسرار مگو میدانند؛ ولی حقیقت این است كه بر خودم مجهول است. ولی یقین دارم تاریخ وفاتم روشن تر از تاریخ تولدم خواهد بود شاید نتیجهی آشنایی من با قلم و قرطاس (كاغذ) همین باشد." نوشته ی فوق به نقل ازسید محمد علی جمال زاده در دیباچه ی یكی از كتاب های وی با عنوان " یكی بود یكی نبود" آورده شده است. او این مطلب را در حدود 45 سال پیش عنوان كرد، اما انعكاس این نگرانی هم اكنون نیز به جاست. جمال زاده، نویسنده ی نامدار ایرانی و ابداع كننده ی قصه نویسی نوین فارسی، در مدت 106 سال زندگی خود با توجهی كه از خود برای حفظ فرهنگ عامه نشان داد، زبان مردم كوچه و بازار را در داستان هایش جاری كرد. وی در داستان های شخصیت هایی را خلق می كند كه هر یك نماینده ی گروه های مختلف جامعه هستند. وی بعدها بر اساس اسناد تاریخی سال 1270 هجری خورشیدی را به عنوان تاریخ تولدش پذیرفته بود و اما تاریخ فوتش، هفدهم آبان ماه 1376، همان طور كه خود می پنداشت بر همگان كاملاً دقیق و روشن بود. وی در اصفهان متولد شد و در ژنو، كنار دریاچه ی لمان درگذشت. پدرش او را در سن 12 سالگی برای تحصیل به بیروت فرستاد و در مدت اقامت وی در بیروت بود كه پدرش در همدان به دار آویخته شد. پدرش، سید جمال الدین واعظ اصفهانی،خود یكی از روحانیون مترقی زمان بود كه علیه استبداد محم علی شاهی قد علم كرد. نه با شمشیر و تفنگ، كه با كلام و سخن. سخنرانی شهره بود و سرانجام نیز به زندان افتاد و زبان سرخی كه داشت سرش را بر باد داد. جمال زاده برای تحصیلات دانشگاهی عازم اروپا شد و از راه مصر خود را به فرانسه رساند. اما به توصیه ی سفیر ایران در فرانسه، به دانشگاه لوزان سوییس رفت و در آن جا مشغول به تحصیل شد. اما در نهایت دوباره به فرانسه بازگشت و در سال 1290 دیپلم علم حقوق خود را از دانشگاه دیژون گرفت. چهار سال بعد با وقوع جنگ جهانی، محمد علی جمال زاده برای عضویت در كمیته ی ملیون ایران به برلن رفت و به مدت 15 سال در آن جا سكنی گزید.

بیشتر بخوانید: داستان کباب غاز محمد علی جمالزاده + تصاویر و فایل صوتی داستان جمال زاده در رشته ی حقوق درس خواند اما در آن مباحث، سطری هم ننوشت. درحقیقت دانشگاه واقعی او دوره ی همكاریش با مجله ی كاوه در برلن بود كه در آن زمان با مستشرقان نامور و ایرانیان دانشمندی همچون محمد قزوینی آشنا شد. وی اولین كتاب خود را با عنوان " گنج شایگان" در سال 1296 به چاپ رساند و پس از آن نخستین نوشته ی داستانیش را با نام" فارسی شكر است" در سال 1300 در مجله ی كاوه منتشر كرد. او پیش از روی آوردن به داستان نویسی، نویسنده ی مباحث تاریخی ،اجتماعی و سیاسی در مجله ی كاوه بود. پس از تعطیلی كاوه در سال 1301، جمال زاده به خدمت سفارت ایران در برلن درآمد و سرپرستی محصلین ایرانی در آن جا به او واگذار شد. در سال 1311 به دفتر بین المللی كار وابسته به جامعه ی ملل پیوست و چهار سال بعد بازنشسته شد. از ابتدای شروع خدمت در سفارت ایران تا زمان بازنشستگی، 7 بار، هر بار برای مدتی كوتاه به ایران سفر كرد.در واقع او در مجموع حدود 13 سال از عمردرازش را در ایران گذراند. اما در سراسر این مدت او با ایران می زیست. وی بیش از نیم قرن دور از وطن ماند و از ایران نوشت اما به ایران بازنگشت. هر روز كتاب فارسی می خواند و بی وقفه برای دوستان ایرانی خود نامه می نوشت. هر چه تألیف و تحقیق كرد یا درباره ایران بود یا اگر در مورد ایران نبود به زبان فارسی نگاشته شده بود تا درجهت گسترش معارف ایرانیان باشد. سعید عباس پور، نویسنده و منتقد، در مورد جمال زاده می گوید:" داستان های جمال زاده پس از 83 كه از زمان انتظار اولین مجموعه اش " یكی بود یكی نبود" می گذرد هنوز هم جذابیت خاص خود را دارند. اگر بخواهیم داستان های او را با دیگر نویسندگان مقایسه كنیم، می بینیم كه تنها شاید داستان های او به عنوان اولین نویسنده ای كه در ایران داستان كوتاه نوشت ارزشمند است. اما داستان هایی كه جمال زاده نوشته، برای خودش درونی نشده اند و مقولاتی كه جمال زاده در داستان به آن می پردازد به شكل برجسته تری در داستان های صادق چوبك و هدایت به چشم می ورد كه بسیار موفق تر از او بودند. پدرش، سید جمالالدین واعظ اصفهانی، خود یكی از روحانیون مترقی زمان بود كه علیه استبداد محمدعلی شاهی قد علم كرد. نه با شمشیر و تفنگ، كه با كلام و سخن. سخنرانی شهره بود و سرانجام نیز به زندان افتاد و زبان سرخی كه داشت سرش را بر باد داد. جمال زاده تا حدودی مسائل دوران خود را مطرح می كند، اما چون این مسائل برای خودش درونی نشده است تنها به صورت گزارش باقی می مانند. جمال زاده در داستان هایش سعی كرده فرهنگ عامه را حفظ كند. وی در داستان هایی موفق بوده است كه سعی كرده از این تئوری خود كه معتقد بود از داستان كوتاه می خواهد به عنوان وسیله ای برای حفظ فرهنگ عامه استفاده كند فاصله بگیرد، مثلاً در داستان " درد دل ملاقلی" به خوبی توانسته از فرهنگ عامیانه در داستان استفاده كند."

منبع: دایرةالمعارف بزرگ اسلامی

کد مطلب: ۲۱۶۴۵۸
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت