چطور «آدم آدم است» دوملیتی شد؟؛
نمایش «آدم آدم است» به نویسندگی و کارگردانی مهرداد رایانیمخصوص از آثار موفق تئاتر ایران در اواخر دهه ۸۰ است که از نخستین اجراهای دوملیتی میان ایران و انگلیس نیز به شمار میرود.

ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با سپری کردن بیش از ۴ دهه پا به قرنی تازه گذاشت؛ در این عمر سپری شده ۴۷ ساله، آثار مختلفی با موضوعاتی متنوع از دفاع مقدسی، دینی، کمدی، اجتماعی و … تولید و در سالنهای تئاتر به صحنه رفتند. برخی از این آثار بسیار جریان ساز بودند و برخی آثار خاطرهانگیز و پرمخاطب.
شاید خالی از لطف نباشد مروری داشته باشیم بر آثاری که طی دهههای ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ تولید و اجرا شدند، روندی که این آثار برای تمرین و تولید طی کردند، گروهی که در تولید و اجرای اثر حضور داشتند و دیدن تصاویر این اجراها اعم از عکس یا فیلم.
از این رو در گروه هنر تصمیم بر این شد که از آغاز سال ۱۴۰۰ با جمعآوری اطلاعات مختلف اجراهای ۴ دهه گذشته، مروریبر تولیدات تئاتر ایران در این بازه زمانی داشته باشیم. از این رو در هفتاد و چهارمین گام از مرور «چهار دهه خاطرات صحنه» سراغ نمایش «آدم آدم است» به نویسندگی و کارگردانی مهرداد رایانیمخصوص که در سال ۱۳۸۹ در تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفت، رفتیم.
مهرداد رایانیمخصوص، متولد ۲ خرداد ۱۳۴۹ در تهران است. وی دانشآموخته رشته تئاتر با گرایش ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر از دانشگاه تربیت مدرس و دکتری مطالعات تئاتر از دانشگاه منچستر انگلستان است.
فعالیتهای صحنهای او شامل بازیگری و کارگردانی نمایشهای متعددی از سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۶ است. آثار برجستهای چون «کاغذ لبو»، «دغدغههای پرچین چهار زبل»، «هزاردستان» و «آنکه گفت آری، آنکه گفت نه» در کارنامه او دیده میشوند. رایانی مخصوص در حوزهی نمایشهای خیابانی، عروسکی، و درام نیز فعالیت داشته است.
فعالیتهای غیرصحنهای وی در تئاتر، شامل تدریس در دانشگاه، سخنرانیها، برگزاری سمینارها، مشارکت در شوراها و هیئتهای علمی جشنوارهها و سمینارهای هنری بوده است.
رایانیمخصوص در عرصههای بینالمللی نیز حضور فعالی دارد و چندین اجرا و سخنرانی در کشورهای مختلف از جمله ایتالیا، روسیه، انگلستان، کره جنوبی، و اسپانیا داشته است.
«آدم آدم است»؛ آغاز پس از اتمام دوران مدیریت
مهرداد رایانیمخصوص، نویسنده و کارگردان نمایش «آدم آدم است» درباره دلایل و چگونگی انتخاب این نمایش، گفت: در آن سالها دانشجوی مقطع دکترا در دانشگاه منچستر بودم و در این دوران ارتباطاتی با اداره کل هنرهای نمایشی داشتم. قرار بود که نمایش «آدم آدم است» را اجرا کنم اما اولین اتفاق این بود که مدتی من مدیریت مجموعه تئاتر را بر عهده داشتم. بر این اساس تصمیم گرفتم که تا پایان دوران مدیریت، کار را به تعویق بیندازم و پس از اتمام دوران مدیریت خود شروع به کار روی پروژه کردم.
وی افزود: این پروژه با تأخیر یک ساله آغاز شد. یکی از دغدغههای اصلی من در این نمایش، موضوع تبدیل انسان به حیوان و بالعکس بود. در حقیقت، نمایش ما به این فرآیند تغییر پرداخته است که یادم است یکی از دانشجویانم در همین زمینه پایاننامهای با من داشت و این مضمون تبدیل انسان به حیوان در آثار مختلفی مطرح شده بود. یادم میآید که آقای پسیانی مرحوم، روی این مورد کار کرده بود و یکی دیگر از آثار این حوزه را آقای محمد یعقوبی دراماتورژی کرده و بازنویسی کرده بود. همچنین خاطرم است که آقای فرهاد آئیش هم چنین فعالیت نمایشی را انجام داده بود.
رایانیمخصوص در ادامه به دلایل شخصی و اجتماعی خود برای انتخاب این موضوع اشاره کرد و گفت: این موضوع برای من بهطور ویژهای جالب بود و دوست داشتم که در این زمینه کار کنم. این مضمون با شرایط اجتماعی و فرهنگی آن زمان نیز همراستا بود.
از نخستین اجراهای عمومی ۲ ملیتی
وی در مورد تولید و اجرای بینالمللی نمایش «آدم آدم است» توضیح داد: نمایش «آدم آدم است» با یک بازیگر ایرانی و سه بازیگر انگلیسی روی صحنه رفت. ما ابتدا در منچستر تمرینات خود را انجام دادیم و سپس به ایران آمدیم و نمایش را در تالار قشقایی روی صحنه بردیم. بعد از آن دوباره به منچستر برگشتیم و در آنجا نیز به اجرای نمایش پرداختیم. هدف ما از این کار این بود که برای اولین بار یک اجرای عمومی ۲ ملیتی داشته باشیم. تا آن زمان چنین تجربهای در ایران و انگلیس نداشتیم. البته پیش از آن هم اجراهایی وجود داشت که از ایران به انگلیس و از انگلیس به ایران رفته بود اما اجرایی عمومی که بهطور مشترک و ۲ ملیتی برگزار شود، برای اولین بار بود که در قالب اجرای عمومی صورت میگرفت.
این نویسنده، پژوهشگر و کارگردان تئاتر در ادامه یادآور شد: این پروژه برای من یک تجربه ویژه در ارتباط فرهنگی میان ایران و انگلستان بود. همچنین به عنوان یک پژوهشگر در زمینه پرکتیکال ریسرچ (پژوهش عملی) از این تجربه استفاده کردم و این موضوع را در مطالعاتم قرار دادم. به نوعی این پروژه به من کمک کرد تا تجربیات جدیدی را در زمینه هنر و فرهنگ بینالمللی بهدست آورم.
رایانی مخصوص در ادامه با اشاره به شرایط خاص آن برهه زمانی، افزود: با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی آن زمان، رنگ و بوی نمایش تغییر کرد اما در نهایت توانستیم آن را روی صحنه ببریم. نمایش «آدم آدم است» با تمام سختیها و چالشها در تالار قشقایی به صحنه رفت و این تجربه برای من و تیم اجرایی بسیار ارزشمند بود.
علاقه به کار بینالمللی؛ کمکاری پس از بازگشت به ایران!
رایانیمخصوص به علاقهمندی خود به حوزه بینالمللی اشاره کرد و گفت: من همیشه علاقهمند به کار در عرصه بینالمللی بودم اما در حقیقت تجربه چندانی در این زمینه نداشتم. در کارنامه من چند اجرا در خارج از کشور وجود دارد. یک بار در ایتالیا نمایشی اجرا کردم و یک بار هم در سنپترزبورگ اجرایی داشتم. اما این تجربیات محدود هستند و بیشتر در حد چند اجرا در خارج از ایران بود. البته اینکه تجربه زیادی نداشتم، به این معنا نیست که علاقهای به این حوزه ندارم؛ بلکه همیشه تمایل داشتم بیشتر در این زمینه فعالیت کنم.
رایانیمخصوص درباره فعالیتهایش در سالهای اخیر، توضیح داد: بعد از فارغالتحصیلی از مقطع دکترا، حدوداً ۱۰ سال است که به ایران برگشتهام. در این مدت فقط یک بار یک بازتولید از نمایشهای قبلی خود را انجام دادم اما در زمینه کارگردانی، هیچ اجرای جدیدی نداشتم. البته در این مدت، نمایشنامههایی نوشتهام که برخی از آنها منتشر شدهاند اما در زمینه کارگردانی، نسبت به قبل کمتر فعالیت کردهام. شاید دلیل این موضوع مشغلههای مختلف باشد. حقیقتاً باید بیشتر از این کار میکردم.
وی افزود: اکثر آثار من بهویژه در سالهای اخیر در سالنهای بلک باکس اجرا شدهاند. تعداد نمایشهای من هم زیاد نبوده است برای مثال، یکی از نمایشهایی که کارگردانی کردم، «خانم سرگرد» بود که حدود ۱۵ تا ۲۰ بازیگر داشت. این نمایش در تالار قشقایی اجرا شد و تغییرات زیادی در آن ایجاد کردیم. از جمله اینکه نمایش که در ابتدا حدود ۳ ساعت و نیم طول میکشید بعد از تغییرات به یک نمایش ۱ ساعت و نیمه تبدیل شد. البته به نظرم میرسید که باز هم میشد زمان آن را کوتاهتر کرد، اما دیگر وقت برای این کار نداشتیم.
این استاد دانشگاه در ادامه به آثار دیگری که کارگردانی کرده اشاره و تصریح کرد: بیشتر علاقه داشتم که متون نمایشی خود را کارگردانی کنم اما آثاری را که افراد دیگری نوشته باشند هم در کارنامه هنری خود داشتهام برای مثال نمایش «سه خانه کوچک» را هم به یاد دارم که آقای مهدی پور رضاییان نمایشنامه آن را نوشته بود و من کارگردانیاش را بر عهده داشتم. این نمایش در تالار سایه و در حوزه هنری اجرا شد.
قصد سوءاستفاده از متون دراماتیک برجسته را نداشتم
وی با اشاره به استفاده از مضامین آثار کهن تاریخ ادبیات دراماتیک در نمایشهای خود بیان کرد: بهطور کلی علاقهمند به استفاده از مضامین آثار قدیمی در کارهایم هستم. برخی از دوستان ممکن است بگویند که این به نوعی سوءاستفاده است، اما من اینطور فکر نمیکنم. این بیشتر یک نوع ادای دین به آثار قدیمی است. وقتی یک مضمون یا موضوع خاص در آثار کلاسیک وجود دارد، سعی میکنم آن را در آثار خود بهنوعی به کار ببرم. این کار به جذابیت نمایش کمک میکند و با مخاطب نیز ارتباط برقرار میکند.
«آدم آدم است» رایانیمخصوص نه برشت!
رایانیمخصوص همچنین به اشتباهات برخی افراد در ایران و خارج از ایران در رابطه با ارتباط نمایش «آدم آدم است» با اثر برتولت برشت با همین نام اشاره کرد و افزود: یکی از اشتباهاتی که در ایران و خارج از ایران رخ داده، این است که بعضیها تصور کردند نمایش «آدم آدم است» با نمایشنامه برشت مرتبط است. این در حالی است که هیچ ارتباطی بین این دو وجود ندارد. در نمایش «آدم آدم است»، ما به فرایند تبدیل انسان به حیوان پرداختهایم و اساساً مضمون نمایش ما متفاوت است. این اشتباهات نشاندهنده، نبود آگاهی برخی افراد از محتوای اثر برشت است.
این فعال تئاتری به ویژگیهای خاص نمایش «آدم آدم است» اشاره کرد و تصریح کرد: این نمایش ابتدا به زبان فارسی اجرا میشد، اما چون بیشتر بازیگران انگلیسی بودند، تصمیم گرفتیم که نمایش به زبان انگلیسی اجرا شود و همزمان زیرنویس فارسی برای مخاطبان ارائه کردیم. فضای نمایش در یک سلول زندان طراحی شده بود و برای ایجاد فضایی واقعگرایانهتر، از بخشهایی از بدن انسان که سلاخی شده بودند نیز استفاده کردیم.
مشکلات اجرایی در انگلیس
رایانیمخصوص، در ادامه، به بازخوردهای نمایش «آدم آدم است» اشاره کرد و افزود: نمایش، مبتنی بر گفتار و در عین حال تصویر بود. به دلیل اجرای انگلیسیزبان نمایش و استفاده از زیرنویس، برخی از مخاطبان در همزمانی درک دیالوگها و تعقیب روایت دچار مشکل میشدند. با این حال، تجربه ارزشمندی بود و تلاش ما این بود که از دل نمایش، باب گفتگوی میان فرهنگها را باز کنیم. آن سالها، گفتمان تعامل فرهنگی از مسیرهایی چون سینما، ادبیات و تئاتر بهشکل جدیتری دنبال میشد و ما نیز سعی کردیم سهمی هرچند کوچک در این مسیر داشته باشیم.
گمانه زنیها درباره تبدیل شدن انسان به حیوان!
وی در ادامه درمورد مضمون و ساختار داستانی نمایش «آدم آدم است» توضیح داد: ما با شخصیتی مواجه هستیم که در یک زندان بهسر میبرد و در ابتدا گمان میرود که حیوانی است در حال تبدیل شدن به انسان. اطراف او را گروهی از افراد که بهظاهر پزشک و دستیاران او هستند، فراگرفتهاند و روند درمانی او را دنبال میکنند. اما بهتدریج مشخص میشود که این زنِ زندانی شاید اصلاً حیوان نباشد، بلکه این پزشک است که دارای رفتارهای حیوانی است. با پیشرفت نمایش، درمییابیم که اساساً همه چیز ممکن است بخشی از یک بازی نمایشی باشد؛ نمایشی که برای فریب و درمان فردی دیگر، یعنی زندانبان یا یکی از دستیاران، ترتیب داده شده است.
رایانیمخصوص، ضمن تأکید بر عنصر تکرار در این نمایش، در مورد ساختار دایرهوار روایت «آدم آدم است» عنوان کرد: نمایش بر پایه تکرار موقعیتها شکل گرفته است. با هر تکرار، مخاطب گمان میکند که به حقیقت نزدیک شده، اما روایت بار دیگر چرخ میخورد و درک پیشین را زیر سوال میبرد. همه چیز در یک سلول میگذرد. ما برای القای واقعگرایی بیشتر، در طراحی صحنه از عناصری مثل آویزان کردن گوشت در فضا استفاده کردیم.
وی افزود: نمایشنامه این اثر بهصورت دوزبانه (فارسی و انگلیسی) توسط انتشارات نمایش منتشر شده است و علاقهمندان میتوانند آن را مطالعه کنند.
تنها یک لامپ در تئاترشهر روشن است!
وی در ادامه به فضای محیطی تئاترشهر در اوایل دهه ۷۰ اشاره کرد و افزود: طبقه بالا که امروز دفتر روابط عمومی است، در آن زمان در ضلع دیگری قرار داشت که اکنون دفتر مدیریت است. در راهروی طبقه اداری، فقط یک چراغ وجود داشت، من آن زمان علاوه بر بحث کارگردانی و نمایشنامه نویسی کار مطبوعاتی، نقد و خبرنگاری هم انجام میدادم و شاهد اوضاع تئاتر کشور و تئاترشهر بودم. در آن دوران اوضاع کلی اجرای نمایشها چندان مساعد نبود. یک اثر نمایشی نهایتاً در دو نوبت روی صحنه میرفت و سکوت و رکودی بر سالنها حاکم بود.
خون تازهای به تئاتر اهدا شد
رایانی مخصوص با اشاره به تغییرات شکل گرفته در اواخر دهه ۷۰ در تئاتر ایران عنوان کرد: در آن سالها، سرمایه قابل توجهای به تئاتر ایران تزریق شد. بسیاری این تحول را به یک شتاب ناگهانی تشبیه میکردند؛ گویی کسی شوت محکمی به توپ تئاتر ایران زده بود و این توپ همچنان به مسیر خود ادامه میداد. این شتاب در سالهای بعدی، تا حدود سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵، ادامه پیدا کرد.
وی در پایان صحبتهایش متذکر شد: در آن دوران، نسل جوان و پیشکسوت در کنار هم فعالیت میکردند. رقابت زیادی وجود داشت و اگرچه امکانات محدود بود اما میل به کار کردن بسیار بود. از حوالی سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹، جریان تئاتر مستقل نیز بهآرامی شکل گرفت. این استقلال، اگرچه کامل نبود اما به هنرمندان اجازه میداد با فاصلهگرفتن از حمایت دولتی، با تکیه بر امکانات خصوصی، نمایش خود را روی صحنه ببرند. اکنون نیز، هر هنرمندی که اراده کند، با یک دوره تمرین دو یا سهماهه، میتواند با یکی از سالنهای خصوصی وارد مذاکره شود و اثر خود را اجرا کند.
گروه بازیگران این نمایش متشکل از سپیده نظریپور، کریستنا میشل، وین جکسون و روبین سیدول بود که این گروه شامل بازیگران ایرانی و انگلیسی میشدند.
عوامل تهیه و تولید نمایش «آدم آدم است» عبارتند از مشاور اجرایی: الکساندرساشا دانج رووِیک، طراح صحنه و لباس: فیلیپ لیک و سپیده نظری پور، آهنگساز: محمد فرشتهنژاد، مشاور رسانهای: وحید سعیدی، طراح پوستر و بروشور: مسعود نوروزی، جلوههای تصویری: نیما دهقان، طراح گریم: ماریا حاجیها، دستیار دوم: هادی عطایی، مدیر صحنه: نریمان دهقان، طراح نور: امیر ترحمی، اجرای نور: میثم صفری، صدابردار: روزبه کمالی و مهرداد مصلحی و اجرای پروجکشن: محسن سنایی.
دیدگاه