یادداشت کاوه بهبهانی پژوهشگر فلسفه
در معرفی خدایی که فیروز نادری به او باور داشت
از قضا فرومایگانی البته زشترو، تمسخر میکردند که «خدا» جزایِ او را داد. البته صورتبخشیِ هرکس به آنچه صورت ندارد (به امر بیشکل/ formless) خبر از کیستی و درونمایۀ ذهنیِ او میدهد. بنگر چه تصوری از خداوندت داری تا بگویم چگونه کسی هستی.
کاوه بهبهانی پژوهشگر فلسفه در صفحه شخصی خود در مورد فیروز نادری، دانشمند ایرانی ناسا که چند روز پیش درگذشت و توسط برخی یک خداناباور نامیده شد نوشته است:
فیروز نادری مذهب را عامل جدایی و نزاع میان آدمیان میپنداشت و به تصویری که ادیان از خداوند میدهند اعتقادی نداشت. این دانشمند محترم و فرهیخته و البته خوشتیپِ ایرانی خودش را spiritualist (اهل معنویت، که به خطا به آن میگفت spiritual و بهخطا ترجمه میکرد «عرفانی») میدانست.
میگفت چیزهایی هست که علم با همۀ قدرت نمیتواند بداند و این یعنی آراسته بود به فضیلت مهم «تواضع معرفتی». او به چیزی باور داشت که به آن میگفت «ناشناخته» است (به قولِ فیلسوف متأله مدرن، سورن کیرکگور به “unknown something”). میدانست که بسیاردانیِ عالمان دربرابر جهالتِ انسان هیچ است: درست مثل هر عددی، هراندازه بزرگ، در پیشگاهِ بینهایت.
از قضا فرومایگانی البته زشترو، تمسخر میکردند که «خدا» جزایِ او را داد. البته صورتبخشیِ هرکس به آنچه صورت ندارد (به امر بیشکل/ formless) خبر از کیستی و درونمایۀ ذهنیِ او میدهد. بنگر چه تصوری از خداوندت داری تا بگویم چگونه کسی هستی.چه کینتوز و فرومایه است آن کس که به خدایگانی مؤمن باشد که بیاعتقادان به خودش را کیفر دهد و مجازات کند. حقیرتر اما آن کسی است که تصویری چنین نازل و مبتذل از امر بیصورت ساخته باشد و آن را به خورد مردمان دهد.
مراقبِ ایمانتان باشید، ایمانِ هرکس بسی بیش از آنکه از غیب و ماورا خبر دهد، اگر اصلاً خبر دهد، از روانشناسیِ «مؤمن»، از گیروگرفتاریهای شخصیِ او، از ساحتِ پنهانِ روانِ او حکایت میکند.
دیدگاه