ماجرای فردی متهم به آزار و تعرض به ۲۱ نفر روی صحنه تئاتر

فردی متهم به آزار و تجاوز به ۲۱ نفر است که اکنون در مرحله دادگاه قرار دارد، اما روند اجرای عدالت درباره او با ابهام و ناکامی همراه است.

ماجرای فردی متهم به آزار و تعرض به ۲۱ نفر روی صحنه تئاتر

 نمایش با تمرکز بر مفاهیمی مانند سکوت قربانیان، مسوولیت اجتماعی و ناتوانی ساختارهای رسمی در پاسخگویی به خشونت‌های سیستماتیک، تلاش دارد ذهن و وجدان تماشاگر را درگیر کند.

«بیست و یک» از الگوی دادگاه استفاده می‌کند اما آن را به بستری دراماتیک برای بررسی لایه‌های پنهان خشونت بدل می‌سازد.

محسن اردشیر نویسنده، طراح و کارگردان نمایش «۲۱»  گفت: اکنون در دوره و زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که هر کسی راست می‌گوید، در واقع دروغ می‌گوید. دقیقا مانند هالووین، گویی همه ما ماسکی داریم و هیچ کدام چهره واقعی خودمان را نشان نمی‌دهیم و عموما نمی‌توانیم خود واقعی‌مان باشیم و آن را زندگی کنیم. بخش اعظم آن، جامعه‌ ما را در چارچوبی قرار داده که مجبوریم برای بقا، لباس جدید به تن کنیم و این می‌شود یک جامعه جعلی و فیک.

او افزود: به عنوان جهان سوم، پشت ایدئولوژی و خیلی‌چیزها این نقاب‌ها را می‌گذارد و پشت تعارف‌ها، فرهنگ‌هایی که عموما در عصر ماشینیزیم دست خورده است. چون فرهنگ‌ها بروزرسانی نشده است. به همین خاطر در جامعه جهان سوم ما دائما در حال پوشیدن لباس‌های جدید هستیم و این باعث تناقض در زندگی، گفتمان و همه جا؛ رفتار و روحمان می‌شود.

اردشیر در این باره که چراغ سراغ این موضوع رفتید؟ گفت: من، تاریخ شیلی، پینوشه و سالوادور آلنده را خیلی دوست دارم و این دغدغه من بود و سال‌های زیادی به این فکر می‌کردم که آلنده نازنین باید توسط پینوشه کشته می‌شد و آن بمباران وحشتناک اتفاق می‌افتاد؟ این آدم که خوب و به فکر جامعه کارگری بود و برای مردم ستمدیده تلاش می‌کرد، مثل کاسترو در کوبا. وقتی می‌خوانید متوجه می‌شوید اتفاقا در عین حالی که به فکر مردم ستمدیده بود و پینوشه آن بلا را سر او آورد، در جاهایی حق را به پینوشه می‌دهید. می‌گوید او که آمده بود همه‌اش در مورد پیامبران حرف می‌زند که شکر را رایگان می‌کنم و کارخانه سرب را برای مردم راه می‌اندازم و ... اما در واقعیت در عمل آن اتفاق نیفتاد.

او خاطرنشان کرد: تاریخ شیلی خیلی شبیه ماست. در شیلی چهره‌ها خیلی شبیه ماست و فرهنگ ما خیلی شبیه آمریکای جنوبی و احساسات ما هم گاها این مدلی است. اما علت این که به سمت این کار رفتم، واقعیت این است که تاریخ شیلی همیشه روی من تاثیرگذار بود.

اردشیر در مورد بحث کلیسا در نمایش هم گفت: ما به قدری سیاست زده هستیم و شرایط زیست ما هم به قدری سیاسی است که تمام جریانات زندگی مان با آن سیاست گره خورده و این بدترین نوع زندگی می‌تواند باشد. من باید به لذت و شادی فکر کنم. این سیاست زدگی باعث شده دچار تناقض شویم و هیچکدام ساختار نظام‌مند نداریم. گویی هیچ کدام واقعی نیستیم چون خودمان را نمی‌شناسیم، کی و چه چیزی هستیم.

از دردهایم در دنیای بازیگری استفاده می کنم

محمدمحسن شفیعی بازیگر نمایش هم که از دو دهه گذشته مشغول فعالیت در عرصه تئاتر است و از سال ۱۳۹۱ به این سمت به صورت حرفه‌ای فعالیت دارد، گفت: با تئاتر کارم را شروع کردم و در این ۶، ۷ سال اخیر تمرکزم را بیشتر روی تصویر گذاشتم. کارهای خوبی انجام داده‌ام و اکنون هم سر چند پروژه خوب هستم.

او که این روزها مشغول ایفای نقش در «یل» برادران محمودی است، گفت: چند کار کوتاه و سریال‌های متعدد داشتم. نقشم در «۲۱» جزو ۵ نقشی است که تمام وجودم را به معنای واقعی برایش گذاشتم.

بازیگر نقش جان بانیفاس در «۲۱» اظهار داشت: این کاراکتری است که تمام محسن شفیعی را می‌خواست و روزی که با کارگردان درباره نقش صحبت کردیم، این نقش از همان ابتدا برای من نوشته شده بود و افتخارم بود. چالش‌های زیادی داشتیم تا جان بانی فاست را به خوبی درک کنیم و لایه‌های درونی آن را. این نقش با خود من بسیار فاصله داشت. هر انسانی در طول زیستی که دارد با دردهایی بزرگ می‌شود. من محسن شفیعی دردهایی از کودکی تا به امروز داشتم که خیلی دوستشان دارم چون از تمام این دردهایم دارم استفاده می‌کنم در دنیای بازیگری. شاید اگر آنها را نداشتم کاراکترهایی که می‌ساختم ناقص بودند. به همین دلیل خیلی توانستم از زندگی خودم از دردها و ناخودآگاه‌ها بیرون بکشم تا بتوانم به جان و دردهای او نزدیک شوم. به نظرم زیاد به جان نزدیک شدم.

اوهمچنین گفت: کاراکترهایی که به من پیشنهاد می‌شود معمولا سیاه است. سیاه سیاه. اما کاراکترهایی که بازی کردم و سعی کردم انتخاب کنم، مثل یک جعبه مدادرنگی است که تمامی رنگ‌ها در آن هست.

این بازیگر ادامه داد: در این نمایش، یک کاراکتر خاکستری داشتم که بخشی از کار از نگاه من است و یک بخش دیگر از نگاه دو کاراکتر رئال ماست. به همین خاطر است که از خاکستری به سمت سفید و از سفید به سمت سیاه می‌رود اما در مجموع یک کاراکتر خاکستری است.

او همچنین گفت: تصویر دنیای دیگری دارد. من هم در تئاتر و هم تصویر قدرتمند ظاهر می‌شوم اما در هر کدام دنیای جداگانه‌ای دارم. حال درونی و فضایی که باید به آن غالب شوی و بازی کنی در تصویر، شاید در تئاتر نتوانی انجام دهی.

برای «۲۱» کاراکتر سازی کردم

میترا قاسمی طراح لباس نمایش «۲۱» و بازیگر هم با اشاره به شروع فعالیت خود از سال ۱۴۰۲ گفت: پیشتر از این، ما یک مستند داستانی بلندی را به نام «طاق آب» را شروع کردیم. در آنجا نقش هم بازیگر و هم پژوهشگر اصلی را داشتم. کار مستندی بود که باید روی مهندسی آب انجام می‌شد. خیلی طبیعی بود که به یک سری پژوهش‌های خاص در این زمینه نیاز داشت.

او افزود: در این کار، بحث لباس را خودم انجام دادم. کاری بود که به خودم واگذار شده بود. کار حرفه‌ای‌تر و بزرگتری که داشتم این نمایش بود و از سوی محسن اردشیر به من پیشنهاد داد. در مورد کار و سناریو توضیح داده شد و شروع به کار کردم.

او اضافه کرد: کاری که سعی کردم و انجام دادم که مورد توجه قرار گرفت، کاراکترسازی بود و این گونه نبود که به بازار بروم و لباس‌هایی را برای شخصیت‌ها خریداری کنم. بلکه باید هر کدام از این شخصیت‌ها از نظر روانی، طبقه اجتماعی و طرز تفکر و هر قسمتی از پوشش بازیگران ساخته می‌شد. از بحث تصویرگری و شخصیت‌سازی آن شروع کردم و ماجرا را پیش بردم و فکر می‌کنم که تجربه خوبی بود.

در این نمایش که رضا آشفته به عنوان مشاور کارگردان و محسن خیمه دوز به عنوان دارماتورژ حضور دارند بازیگرانی (به ترتیب ورود به صحنه) همچون نازگل روزبهانی (اما مانچینی)، هادی رضایی (طیکل هاندرسون)، مهشید صارمی (آلیس بانیفاس)، علی نهاوندی (کریستو رامون)، مهدی شریفی (پاتریشیا پاول)، مرضیه آقاسی (اما مدیسون)، فروزان حسینی (اگنس مدیسون)، شایان پیروز و سید محمد موسوی (تئو مانچینا)، محمدمحسن شفیعی (جان بانیفاس) و فرید گلریز (رابرت متیوز) ایفای نقش می‌کنند.

 

منبع: ایرنا
کد مطلب: ۳۸۳۳۷۴
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت