تماشای تاریخ لهستان با ۸ نقاشی عظیم
«یان ماتیکو» یکی از مشهورترین نقاشان لهستانی است. زمانیکه در دهه ۲۰ زندگیاش بود، دو بار مدال طلای نمایشگاه جهانی پاریس را دریافت کرد. او بهعنوان نقاش اصلی تاریخ لهستان شناخته میشود.

«یان ماتیکو» (۱۸۹۳ ـ ۱۸۳۸) تمام عمر خود را در کراکوف زندگی کرد؛ همانجا در مدرسه طراحی و نقاشی (۱۸۵۲ تا ۱۸۵۸) تحصیل کرد و نقاشی تاریخی را بهعنوان تخصص خود برگزید.
«ماتیکو» در سال ۱۸۵۹ میلادی همچنین بورسیهای از آکادمی سلطنتی هنرهای زیبا در مونیخ دریافت کرد. او پس از بازگشت به کراکوف به کشیدن صحنههایی از تاریخ لهستان ادامه داد. آثار او از آنرو اهمیت داشتند که در قرن نوزدهم لهستان در وضعیت تجزیهشده قرار داشت و یادآوری صحنههایی از تاریخ ملی به هممیهنانش، نقشی در «دلگرم کردن دلها» داشت؛ همچنین این سبک با مُد فراگیر اروپایی نقاشی تاریخی همخوانی داشت.
در ادامه با برخی از قابلتوجهترین آثار هنری این هنرمند آشنا میشوید:
۱. «تزارهای شویسکی در مقابل زیگموند سوم» (۱۸۵۳)
نخستین اثر مشهور «ماتیکو» که آن را در دوران تحصیلش به پایان رساند، نقاشی «تزارهای شویسکی(Shuyski) در مقابل زیگموند سوم» بود. این اثر که تحت تاثیر کاملا واضح سبک کلاسیکگرایانهی استادانش خلق شد، برای یادآوری ادای احترام رهبران نظامی روسیه به «زیگموند سوم» شاه لهستان در سال ۱۶۱۱ میلادی، خلق شده بود.
۲. «اِستانچیک»(Stańczyk)(۱۸۶۲)
دیگر اثر مهم این هنرمند، نقاشی «استانچیک»(۱۸۶۲) است. «استانچیک» نام دلقک دربار در دوره رنسانس لهستان، در دوران سلطنت شاه «سیگیسموند یکم پیر» (۱۵۰۶–۱۵۴۸) بود. در آن زمان، «استانچیک» نهتنها وظیفهی خنداندن شاه را داشت، بلکه گاه میتوانست بهطور غیررسمی، توصیههایی به شاه ارائه دهد.
در این نقاشی، لحظهای غیرمنتظره به تصویر کشیده شده است؛ یک دلقک جوک تعریف نمیکند، بلکه بهتنهایی نشسته و آشکارا نگران است، درحالیکه در پشت پرده، مهمانان در حال جشن و پایکوبیاند. او ناراحت است، زیرا دقیقا در همان زمان (در سال ۱۵۱۴)، لهستان شهر «اسمولنسک» را از دست میداد. بنابراین، دلقک بهطور تناقضآمیزی، تنها کسی است که بهنظر میرسد، میتواند در برابر شکست نظامی، جدی باشد.
۳. «رِیتان»(Rejtan) یا «سقوط لهستان»(۱۸۶۶)
نقاشی «ریتان یا سقوط لهستان» (۱۸۶۶)، اعتراض «تادئوش ریتان»(Tadeusz Rejtan)، نماینده مجلس «سِیم» در سال ۱۷۷۳ را به تصویر میکشد که بهزور ارتش روسیه مجبور به پذیرش تجزیه شد. سه تجزیه در مجموع در سالهای ۱۷۷۲، ۱۷۹۳ و ۱۷۹۵ توسط روسیه، پروس و اتریش صورت گرفت و در نتیجهی آن، لهستان تا پایان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ از نقشه اروپا ناپدید شد.
تراژدی این صحنه با دانستن اینکه تنها پیشدرآمدی برای تجزیههای بعدی بوده، عمق بیشتری میگیرد.
به زنی در پرترهی وسط صحنه دقت کنید. این زن «کاترین دوم»، امپراتور روسیه است.
۴. «کوپرنیک ستارهشناس» یا «گفتگو با خدا» (۱۸۷۳)
نقاشی «کوپرنیک ستارهشناس» یا «گفتگو با خدا» اثر بعدی این فهرست است، که بار دیگر به دوران رنسانس بازمیگردد و سهم لهستان در پیشرفت دانش نجوم را به نمایش میگذارد. «نیکلاس کوپرنیک» (۱۴۷۳–۱۵۴۳)، نظریهپرداز منظومه خورشیدی، نخستین کسی بود که کشف کرد زمین بهدور خورشید میچرخد، نه برعکس آنطور که پیشتر تصور میشد.
در این نقاشی، «کوپرنیک» را میبینیم که در حال رصد آسمان از بالکن برجی نزدیک کلیسای جامع شهر «فرومبورک» است که در پسزمینه دیده میشود.
۵. «نبرد گرونوالد»(۱۸۷۸)
«نبرد گرونوالد» (۱۸۷۸) احتمالا مشهورترین نقاشی «ماتیکو» است. این نقاشی اثری است که رویدادی دیگر از تاریخ لهستان را به تصویر میکشد ولی نقاشی اینبار واقعهای از ۱۴۱۰ میلادی را به نمایش گذاشته است. این نقاشی درحقیقت پیروزی ارتش لهستان ـ لیتوانیایی در برابر شوالیههای تتونیک را به تصویر میکشد. نقاش، شخصیتهای تاریخی را در این اثر قرار داده است. در مرکز ترکیببندی، «ویتولد»(Witold)، دوک بزرگ لیتوانی را میبینیم. این نقاشی لحظهای را نشان میدهد که در آن، پیروزی توسط نیروهای لهستانی-لیتوانیایی تضمین شده است.
«ماتیکو»، «Władysław Jagiełło» پادشاه لهستان را در پسزمینه، روی تپهای قرار داده است.
۶. «ادای احترام پروسی»(۱۸۷۹–۱۸۸۲)
«ادای احترام پروسی» یکی دیگر از آثار «ماتیکو» است که به موضوع روابط لهستان و شوالیههای تتونیک(Teutonic) میپردازد. این بار، صحنهای از ۱۰ آوریل ۱۵۲۵ به تصویر کشیده شده است؛ هنگامی که آخرین فرمانده بزرگ این فرقه، «Albrecht Hohenzollern»، به شاه مذکور، زیگموند یکم پیر، سوگند وفاداری خورد.
کشور فرقهی شوالیههای تتونیک نام خود را به «پروس» تغییر داد و خود فرقه نیز سکولار شد. این ادای احترام، نتیجهی وابستگی این کشور تازهتاسیس به دولت لهستان-لیتوانی بود.
نکتهی جالب اینجاست که در این نقاشی، بار دیگر استانچیک را میبینیم که برخلاف شور و شعف عمومی، دلشاد نیست و ما میدانیم چرا. وقایع تاریخی پس از آن نشان داد که موافقت شاه زیگموند با تشکیل یک دولت جداگانهی پروس، پیامدهای مهمی داشت. پروس در پایان قرن ۱۸ به یکی از تجزیهکنندگان لهستان تبدیل شد.
در پسزمینه، در سمت چپ، تالار (Cloth Hall) دیده میشود، که بنایی است که در میدان اصلی کراکوف، جایی که این مراسم بیش از پنج قرن پیش برگزار شد، واقع شده است. این نقاشی امروزه در همین تالار، که اکنون بخشی از موزه ملی کراکوف است، به نمایش گذاشته شده است.
۷. قانون اساسی ۳ مه ۱۷۹۱ (۱۸۹۱)
اثر شاهکار دیگر ماتیکو که مستقیما به تجزیههای لهستان مربوط میشود، «قانون اساسی ۳ مه ۱۷۹۱» است. تصویب این قانون اساسی (نخستین در اروپا و دومین در جهان پس از قانون اساسی آمریکا) توسط مجلس لهستان، آخرین تلاش برای جلوگیری از تجزیه کشور بود.
در تصویر، جمعیتی پرشور را میبینیم که به کلیسای جامع سنت جان در ورشو هجوم آوردهاند؛ آنها رئیس مجلس را بر دوش گرفتهاند که قانون اساسی را در دست دارد. شاه «Stanisław August Poniatowski»، با لباس تاجگذاری، در حال بالا رفتن از پلههای کلیساست.
۸. تزارهای شویسکی در مجلس ورشو (۱۸۹۲)
یک سال پیش از مرگش، ماتیکو نقاشی تزارهای شویسکی در مجلس ورشو را کشید. در این شاهکار، او دوباره به موضوع ادای احترام فرمانروایان وقت مسکو به شاه لهستان بازگشت.
پس از پیروزی لهستان در نبرد کوشین در سال ۱۶۱۰، فرمانده ارتش لهستان، «Stanisław Żółkiewski»، به کرملین دعوت شد و بویارهای روس (اشرافزادگان) خواهان ادای احترام به او شدند.
این تنها لحظه در تاریخ بود که لهستان میتوانست قدرت را در مسکو به دست گیرد و پسر شاه زیگموند سوم، «ووادیسواف» ، میتوانست پادشاه روسیه شود. با این حال، شاه لهستان با تغییر مذهب «ووادیسواف» به ارتدوکس موافقت نکرد.
بدینترتیب، این فرصت از دست رفت، و روسیه، مانند پروس، در پایان قرن ۱۸ به یکی از قدرتهای تجزیهکنندهی لهستان تبدیل شد.
جدا از ارزش تاریخی آثار ماتیکو، سبک نقاشی او نیز بسیار حائز اهمیت است. همانطور که در آثار ذکرشده میتوان دید، سبک او از کلاسیسیسم بهسمت امپرسیونیسم تکامل یافت. زاویه دیدهایش تقریباً حالت سینمایی دارند و تأثیر احساسی صحنهها چشمگیر است.
جالب اینکه، هرچند نقاشیهای ماتیکو پر از چهرههای واقعی تاریخیاند، برخی از آنها برخلاف واقعیت تاریخی در اثر حضور یافتهاند. ماتیکو این کار را عامدانه انجام داده، برای آنکه پیام اثر را پررنگتر سازد و تا حد ممکن، لایههای معنایی بیشتری را در نقاشی بگنجاند.
نقاشیهای ماتیکو برای فرهنگ لهستان اهمیت فوقالعادهای دارند و مجموعهی «گالری پادشاهان و شاهزادگان» او، به بازتابی نمادین از رویدادهای تاریخی بدل شدهاند که در شکلگیری تخیل نسلهای بعدی لهستانیها نقشی مهم ایفا کردهاند. آثار او تعیینکنندهی شمایلنگاری پادشاهان لهستان هستند.
دیدگاه