مستندی که راز سی‌ساله یک مدیر را فاش کرد

مستند «بنز ایرانی» به کارگردانی رضا استادی، پرده از انگیزه واقعی مذاکرات محسن رفیق‌دوست با کمپانی بنز در سال ۶۹ برمی‌دارد؛ تحقیقات این فیلم نشان می‌دهد هدف اصلی، نه تولید خودروی بنز در ایران، بلکه دریافت امتیاز و فروش آن در ازای چندین کامیون بوده است.

مستندی که راز سی‌ساله یک مدیر را فاش کرد

رضا استادی -کارگردان و تهیه‌کننده مستند «بنز ایرانی»- که فیلمش هم‌اکنون در فیلیمو در حال پخش است،  به تشریح کامل فرآیند تولید این مستند پرداخت و از حذف بخش مربوط به شادروان احمد خیامی به دلیل نبود مدارک، مسیر پرپیچ‌وخم ممیزی و علت انتخاب لحن طنز در ساختار فیلم سخن گفت.

استادی با بیان پیشینه ساخت این مستند گفت: فعالیت اصلی من طی سه دهه گذشته در حوزه مطبوعات، رمان‌نویسی و فیلم‌سازی کوتاه بوده و طی سال‌های اخیر مترصد فرصتی برای آغاز مستندسازی بودم و کارهای پراکنده‌ای در حوزه فیلم کوتاه و ساخت ویدیو برای فضای مجازی انجام داده بودم.

وی ادامه داد: سال ۱۳۹۹ کتاب پیکان سرنوشت ما با موضوع خاطرات احمد خیامی را مطالعه کردم که در آن به مذاکره با کمپانی بنز در دهه ۵۰ برای تولید خودروی سواری بنز در ایران اشاره کرده بود. همزمان کتاب خاطرات محسن رفیق دوست را مطالعه می‌کردم که به مذاکرات سال ۶۹ خود برای تولید اتومبیل سواری بنز در ایران اشاره کرده بود؛ مذاکره‌ای که اگرچه به نتیجه رسید اما هرگز منجر به تولید بنز نشد.این دو مطلب ایده ساخت فیلم بنز ایرانی را در ذهن من ایجاد کرد.

وی با اشاره به حذف کامل بخش مربوط به احمد خیامی توضیح داد: در نهایت فقط بخش مربوط به محسن رفیق‌دوست در فیلم باقی ماند. بخش احمد خیامی به جهت فقدان اسناد و مدارک و عدم امکان گفت‌وگو با افراد درگیر این موضوع، کاملاً کنار گذاشته شد.

کارگردان «بنز ایرانی» در تشریح دقیق‌تر این موضوع افزود: ادعای مطرح‌شده در کتاب مربوط به آقای خیامی مبنی بر انتخاب گروهی از قالی بافان تبریز برای حضور در کارخانه مرسدس بنز، آموزش آن‌ها و مهاجرت‌شان به آلمان پس از انقلاب، پس از تحقیقات گسترده در تبریز و تهران و مراجعه به پیشکسوتان صنعت، تأیید نشد. ممکن است این مطلب درست بوده باشد، اما پس از گذشت بیش از ۴۰ سال، اسناد آن از بین رفته و البته منابع تصویری هم درخصوص آن موجود نبود.اصل حرفه‌ای من این است که وقتی نمی‌توانم صحت و سقم مطلبی را تأیید کنم، آن را کنار می‌گذارم.

وی به تشریح دقیق ممیزی این فیلم پرداخت و گفت: فیلم «بنز ایرانی» با وجود نمایش در «جشنواره حقیقت» سال ۱۴۰۳ و عدم بازتاب منفی، در ۲۷ بهمن ماه سال گذشته در جلسه برای اخذ مجوز نمایش توقیف شد. تلاش برای توقیف این فیلم از اوایل اسفند ۱۴۰۳ آغاز شد و در نهایت مشکل فیلم در خرداد ۱۴۰۴ برطرف شد و مجوز گرفت.

مستندی که راز سی‌ساله یک مدیر را فاش کرد

استادی به تحلیل فضای کنونی مستندهای انتقادی پرداخت و گفت: متأسفانه در حال حاضر مسئولان سینمایی تمایلی به نمایش مستندهای انتقادی و اجتماعی ندارند. در سال‌های گذشته، مستندهایی نمایش داده می‌شد که جریان‌ساز بودند، اما اکنون این آثار عمدتاً در بخش‌های فراجشنواره‌ای و خارج از رقابت نمایش داده می‌شوند و بخش‌های رسمی و مسابقه عملا در اختیار گفتمان محدودی است.

کارگردان «بنز ایرانی» به جزئیات فنی تولید این مستند اشاره کرد و گفت: پژوهش این فیلم بسیار گسترده بود. نسخه اولیه این فیلم  حدود ۱۰ ساعت بود که در طی یک سال به ترتیب به ۶ ساعت، ۴ ساعت و در نهایت به نسخه نهایی ۸۰ دقیقه‌ای رسید. دغدغه اصلی من حفظ ریتم و سرعت مناسب فیلم بود و به همین دلیل هر آنچه در خدمت ایده اصلی نبود را حذف کردم تا داستان روان‌تر باشد.

وی با تشریح فرآیند استفاده از آرشیو گفت: من عادت به تماشای روزانه دو و گاهی سه فیلم دارم.صحنه‌های زیادی از آثار خارجی در ذهنم بود که در این فیلم به صورت بسیار کوتاه استفاده کردم. این صحنه‌ها را با سناریو تطبیق دادم و در حد یکی دو دقیقه از آنها بهره بردم. بخشی هم تصاویر ارزشمندی بود که از سوی فیلمخانه ملی ایران در اختیارم قرار گرفت.

استادی در تحلیل خود از چرایی راه نیافتادن کارخانه تولید اتومبیل سواری بنز در ایران اظهار کرد: کلیت این پروژه به دلایل ایدئولوژیک محقق نشد.برند بنز بی‌جهت به نماد اشرافیت تبدیل شده بود و همین مساله باعث شد تولید بنز با محدودیت‌های مختلف مواجه شود و این قضیه به نظر من بسیار تلخ است.

وی با بیان دلیل استفاده از طنز تأکید کرد: هدف من ساخت مستند عبوس و جدی نبود. عمداً از طنز استفاده کردم تا هم مخاطب بیشتری جذب کنم و هم تلخی موجود در بطن فیلم شیرین‌تر شود.

استادی با بیان خاطره‌ای از همکاری با «داریوش کاردان» گفت: ایشان خیلی خوب توانستند این متن را اجرا کنند. فضای کلی متن جدی بود اما داریوش کاردان آن  را در قالب طنز اجرا کرد.به نظرم همکاری با هر فرد دیگری غیر از او، هدر دادن همه امکانات و توانایی‌ها و ظرفیت‌ها بود، زیرا به واسطه آقای کاردانِ، سطح کار به نظرم خیلی بالا رفت و هدف فیلم محقق شد. قطعاً با هر کس دیگری این اتفاق نمی‌افتاد.

مستندی که راز سی‌ساله یک مدیر را فاش کرد

وی در ادامه درباره پرداختن به محسن رفیقدوست در فیلم گفت: آقای رفیق دوست قرار بود در مقابل دوربین این فیلم صحبت کنند، اما متأسفانه پس از مدتی از این موضوع امتناع کرد.تحقیقات طولانی‌مدت من که از سال ۱۳۹۹ آغاز شد و با افراد مرتبط دیگر گفت‌وگو کردم، نشان می‌داد که هدف اصلی از مذاکرات‌شان در سال ۶۹، کسب امتیاز تولید اتوموبیل بنز و سپس فروش این امتیاز به شرکت خاور در ازای دریافت چندین کامیون بوده و از ابتدا قصدی برای تولید سواری بنز در ایران نبوده است.

وی با انتقاد از این رفتار افزود: به نظر من این نوع رفتارها، خود می‌تواند موضوع یک مستند باشد که چرا برخی افراد در برابر پرسش‌های مستندسازان سکوت می‌کنند و صرفا حاضر به حضور در گفت‌وگوهایی مثبت هستند.

استادی درخصوص محدودیت‌های ساخت این اثر هم گفت: به واسطه ساخت بنز ایرانی نه تحت فشار قرار گرفتم نه با محدودیت مواجه شدم. معتقدم اگر همین مسیر حرفه‌ای و قانونی را دیگران نیز دنبال کنند، با مشکل در ساخت مستند مواجه نخواهند شد و فضا برای ساخت چنین آثاری سخت و غیرممکن نیست اما شاید مستندسازان به دلایل شخصی دنبال ساخت آثار چالشی و انتقادی نیستند.

مستندی که راز سی‌ساله یک مدیر را فاش کرد
حضور محسن رفیق‌دوست در شرکت بنز آلمان

کارگردان «بنز ایرانی» در بخش دیگری به حذفیات نهایی فیلم اشاره و توضیح داد: تنها چیزی که از نسخه نهایی فیلم کنار گذاشته شد، یک بخش به بحث جهیزیه دختر آقای قالیباف بود که با نظر مرکز گسترش، در نهایت این بخش حذف شد.

استادی تأکید کرد: غیر از این مورد، هیچ چیز دیگری حذف نشد. حتی صحنه‌های فیلم‌های فارسی پیش از انقلاب نیز حذف نشدند و فقط برای رعایت معیارهای سازمان سینمایی، برخی نماهایی که در آن خانم‌های بازیگر پیش از انقلاب حضور داشتند بزرگ‌تر شدند. من پیشنهادهای اصلاحی پس از نمایش فیلم در جشنواره را نپذیرفتم چون به نظرم منطقی نبودند.

استادی از همکاران فیلمخانه به ویژه خانم لادن طاهری و موزه سینما قدردانی کرد و گفت: ایشان تمام فیلم‌های مورد نیاز ما را در اختیارمان گذاشتند. نسخه‌های باکیفیتی که در اختیار ما قرار گرفت، بسیار بهتر از نسخه‌های بی‌کیفیت موجود در اینترنت بود و همین مساله به بنز ایرانی تشخص خاصی داد.

استادی از تهیه مستند مستقلی درباره برادران خیامی خبر داد و گفت: زندگی احمد و محمود خیامی به قدری جذاب بود که به موازات این پروژه، تحقیقات و جمع‌آوری آرشیو کاملی برای آن مستند را انجام دادم. انشاالله مستند مستقلی در این زمینه در جشنواره سینما حقیقت امسال ارائه خواهم داد، البته امیدوارم این فیلم مشکلی برای حضور در جشنواره و نمایش نداشته باشد و درگیر ممیزی نشود زیرا روایت زندگی این دو برادر شریف به شدت ممکن است عده‌ای را عصبی کند!

وی در پایان در مقام مقایسه، به روش خود در قبال روش «بلاگری» برخی مستندسازان اشاره کرد و گفت: من در روزنامه‌نگاری و مدیریت سایتم هم روش تعامل و پیگیری قانونی را در پیش گرفته‌ام. برخی فکر می‌کنند مستندسازی یعنی بلاگری، واکنش‌های هیجانی و انتشار هر مطلبی حتی مطلب غیر موثق! اما پیش بردن کار به شکل حرفه‌ای، هیچ مشکل قانونی برای من ایجاد نکرد و فیلم به سلامت به مرحله نمایش رسید.

مستند «بنز ایرانی» به کارگردانی رضا استادی، به بررسی یکی از پروژه‌های نافرجام صنعت خودروی ایران می‌پردازد. خودرویی که قرار بود زمانی تاکسی مردم تهران شود اما بعدها به اتومبیلی غیرقابل دسترس تبدیل شد.

 

منبع: ايسنا
کد مطلب: ۳۸۵۶۲۴
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت