جدال بر سر «توانا بود هرکه دانا بود»
فریدون جنیدی بیت «توانا بود هرکه دانا بود/ به دانش دل پیر برنا بود» را بیت الحاقی شاهنامه میخواند؛ در حالی که فرزاد قائمی معتقد است این بیت الحاقی نیست و در همه نسخههای قدیمی شاهنامه وجود دارد.
بیتهایی از شاهنامه، بیتهایی هستند که در حافظه جمعی ما وارد شدهاند و تقریبا همه ما از آنها به فراخور زمان و مکان استفاده کردهایم اما گاه مطالبی مطرح میشود که مثلا این بیتها برای شاهنامه نبوده و به اصطلاح بیت الحاقی هستند؛ بیتهای مشهور «چون ایران نباشد تن من مباد/ بدین بوم و بر زنده یک تن مباد» یا «بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی» که در اصالت آنها چند و چون وجود دارد.
از خود فردوسی دلیل آوردهام
فریدون جنیدی اصالت بیت «توانا بود هرکه دانا بود/ به دانش دل پیر برنا بود» را زیر سؤال برده و معتقد است این بیت برای فردوسی نیست. این شاهنامهپژوه و استاد زبانهای باستانی درباره اصالت یا الحاقی بودن این بیت، گفت: من از خود فردوسی دلیل آوردهام؛ «یکی مرد بینی که با دستگاه / کلاهش رسیده به ابر سیاه/ چو او دست چپ را نداند ز راست/ ز بخشش فزونی نداند ز کاست/ یکی گردش آسمان بلند/ ستاره بگوید که چون است و چند/ فلک رهنمونش بهسختی بود/همه بهر او شوربختی بود/ چپ و راست هر سو بتابم همی/ سر و پای گیتی نیابم همی/ یکی بد کند، نیک پیش آیدش / جهان بنده، بخت خویش آیدش/یکی جز به نیکی زمین نسپرد/ زمانه مر او را همی بشکند» این اشعار از فردوسی است و نشان میدهد «کسی که دانا باشد توانا نیست.»
او در ادامه با بیان اینکه برای همه بیتها دلیل آورده است، گفت: اینها بیتها را اضافه میکردند تا بهدروغ بگویند شاهنامه «مدح محمود» است. درحالیکه فردوسی محمود را بردهزاده بهحساب میآورد و اصلاً او را جزء بشر حساب نمیکند. اما بعد از اینکه فردوسی از دنیا رفت، غزنویان این بیتها را اضافه کردند. متأسفانه شبه استادان دانشگاه ما نیز همه اینها را میخوانند بدون اینکه بفهمند و شاهنامههایشان با قیمت ۱۰ میلیون و ۱۲ میلیون چاپ میشود؛ اما هیچکدام اندیشه، زبان و کلام فردوسی را نشناختهاند.
جنیدی در پاسخ به اینکه جلال خالقی مطلق در تصحیح خود این بیت را اصیل میخواند و جزء بیتهای الحاقی نمیداند، اینطور اظهارنظر کرد: خالقی مطلق شاهنامهشناس نیست. او صدها بیت افزوده را مورد تأیید داشته است. من از خود فردوسی دلیل آوردهام. آیا این بیتها که خواندم نشانه این است که «کسی که دانا باشد لازم نیست حتماً توانا باشد؟» از نظر فردوسی و در زمانه فردوسی و بعد از آن نیز دانایان توسری خوردهاند. من از گفتار خود فردوسی استفاده کردهام؛ نه کزاری را و نه خالقی را شاهنامهشناس نمیدانم.
بلاهایی که سر شاهنامه آمده مبهم است
اما فرزاد قائمی، استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه درباره پرداختن به بیتهای الحاقی و توجه به اصالت آنها و همچنین درباره اصالت بیت یادشده اظهار کرد: بحث بیتهای الحاقی طبیعتاً یک بحث بسیار تخصصی است؛ ازاینجهت تخصصی است که «شاهنامه» فردوسی، هزار سال پیش نوشته شده و به اعتباری اتمام تحریر نسخه مادر «شاهنامه»، به سال ۴۰۰ هجری بوده است. اما قدیمیترین نسخه کامل مورخی که از شاهنامه داریم برای ۶۷۵ هـ. است. نسخه فلورانس که نسخه کاملی نیست به سال ۶۲۱ هـ. است. نسخههای قدیمی دیگری هم داریم که مورخ نیستند. پس قدیمیترین نسخه مورخ کاملی که در اختیار داریم برای ۶۷۵ است. در واقع بین نسخه مادر، یعنی نسخهای که مؤلف نوشته و اقدم نسخههای مورخ و کامل شاهنامه، ۲۷۵ سال حدود سه قرن فاصله وجود دارد و قدیمیترین نسخه ناقصی هم که بعد از اتمام شاهنامه به دست ما رسیده است، حداقل دو قرن فاصله وجود دارد و طبیعتاً ما در این فاصله دو سه قرنی نمیدانیم چه اتفاقاتی بر سر متن اصلی آمده و بخشی از آن مبهم است.
او ادامه داد: با چنین دادههایی هیچگاه و بهصورت ۱۰۰ درصد نمیتوانیم به یک تصحیح کامل از شاهنامه برسیم و بگوییم این تصحیح ما را به شاهنامه سروده فردوسی طوسی در قرن چهارم هجری رسانده است؛ خود آقای خالقی مطلق که بهترین تصحیح موجود را تا امروز به دست ما داده، معتقد است «من توانستهام شاهنامه را تا قرن شش به عقب ببرم.» کسی نمیتواند مدعی شود که شاهنامه فردوسی به چه کیفیتی بوده است. در این وضعیت ما رویکرد علمی را داریم که این رویکرد بر مبنای نسخههای قدیم موجود است.
چطور به بیتهای شاهنامه اطمینان کنیم؟
این استاد دانشگاه سپس بیان کرد: زمانی میگوییم یک بیت الحاقی است که این بیت در نسخههای قدیمتر وجود ندارد و یا اگر هست با تفاوتهای بیش از حدی است که نشان میدهد این بیت در متن اصلی یا وجود نداشته یا اگر بوده خیلی مخدوش شده است. در چنین رویکردی طبیعتاً هر بحثی درباره بیتهای الحاقی کاملاً تخصصی است که متکی است بر قدیمیترین نسخههای خطی شاهنامه و قیاس ریزنسخهها و همچنین اجتهاد متنی روششناختی که از سبک متن، از جغرافیای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زمانه فردوسی، منابع سرایش شاهنامه و شخصیت و ذهنیت سراینده آن یعنی فردوسی داریم. بر مبنای مجموعه اینها میتوانیم درباره اصالت، انتساب یا عدم انتساب یک بیت به فردوسی قضاوت کنیم. این رویکردی است که همه پژوهشگران قبول دارند.
اظهارنظرهای غیرعلمی درباره شاهنامه
او با بیان اینکه شاهنامه از حوزههایی است که برای عموم جذابیت دارد و گاه برخی اظهارنظرهای غیرعلمی میکنند و این اظهارنظرها بیشتر از یافتههای علمی شناخته میشوند، اینگونه اظهارنظر کرد: نظریات فریدون جنیدی هم از این دسته است؛ او تخصصی در حوزه شاهنامه، متنشناسی و حتی مطالعات کلاسیک ادبیات فارسی ندارد. او یک باستانگرا است که رویکرد ناسیونالیستی دارد؛ رویکردی که در دوره پهلوی تبلیغ میشد و شاهنامه نیز پلی برای بازگشت به ایران باستان بود و با چنین رویکردی سراغ شاهنامه رفته و بخش عظیمی از ابیات شاهنامه را که در قدیمیترین نسخهها وجود دارد، بدون هیچ سند و بحث علمیای بهعنوان بیتهای الحاقی کنار گذاشته است. در واقع او فردوسیای را که در ذهن خود تصور کرده، فردوسی مسلمان نبوده و زردشتی بوده و با همه مظاهر تمدن پس از اسلام در ستیز بوده یا ذهنیتهای عجیبوغریب و زمانی که بیتی با تصور شخصیاش جور درنمیآید بهعنوان بیت الحاقی معرفی میکند. جنیدی از قدیمیترین نسخههای کامل شاهنامه که بیش از ۴۰ هزار بیت دارد، هزاران بیت را بدون هیچ سند و داده علمی کنار میگذارد که «توانا بود هرکه دانا بود/ ز دانش دل پیر برنا بود» از آن جمله است.
این بیت در همه نسخهها هست
قائمی خاطرنشان کرد: این بیت در تصحیح خالقی مطلق وجود دارد؛ بیت شماره ۱۴ جلد اول. همچنین در تمام نسخهها از نسخه فلورانس، نسخه اقدم لندن تا نسخه قدیمی چون توپقاپی این بیت وجود دارد و حتی جزء بیتهایی است که تفاوت کمی در نسخههای مختلف دارد. اگر به پانوشتهای تصحیح خالقی مراجعه کنید میبینید در اغلب نسخهها این بیت به همین شکل آمده است، حداکثر در مصرع دوم «ز دانش دل پیر برنا بود» در نسخه لندن «به دانش...» گفته شده و یا در نسخه اقدم قاهره که برای قرن هشتم است گفته شده «به دانش تن پیر برنا بود» و مصرع اول در هیچ نسخهای متفاوت نیست و در تمام نسخههای قدیمی شاهنامه «توانا بود هر که دانا بود» وجود دارد. این بیت با فضای اجتماعی سرایش «شاهنامه» هم همراه است؛ شاهنامه به دوره رنسانس اسلامی که دوره خردگرایی است و عقل اهمیت داشته، تعلق دارد. در چنین فضایی فردوسی از عقل و خرد و علم و دانش به نیکی یاد کرده است. در این دوره از شعرهای رودکی گرفته تا آثار نظامی و ناصرخسرو کسی نیست که در ستایش عقل و دانش و خرد سخن نگفته باشد.
او در پایان گفت: هم خود نسخهها دارد تأیید میکند که «توانا بود هرکه دانا بود/ به دانش دل پیر برنا بود»، بیت اصیلی است و هم ویژگیهایی را که از عصر سرایش متن [ستایش دانش و خرد] سراغ داریم، تأیید میکند و دلیلی برای کنارگذاشتن این بیت وجود ندارد مگر همان دلیل که گفتم. غیرمتخصصانی که کار تخصصی میکنند، فردوسیای را میخواهند به مخاطبان معرفی کنند که این فردوسی با واقعیتهای علمی که میتوانیم درباره فردوسی بگوییم، فرسنگها فاصله دارد.
دیدگاه