در این شهر دزد وجود ندارد

سحرگاهان که سپیده می زد، «داماسو» به اتاق داخل شد. زنش آنا که فرزندی ۶ ماهه در شکم داشت، روی تخت نشسته بود. داماسو متوجه شد که همسرش تمام شب را در انتظار بازگشت او بیدار مانده است...

 در این شهر دزد وجود ندارد
کد مطلب: ۳۵۳۵۴۵
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت