شعری زیبا برای پاییز، معروف‌ ترین شعر جان کیتس

او در دوره های بعد در آمد بسیاری از فروش زیباترین اشعار عاشقانه خود کسب کرد. منبع الهام او در چنین عاشقانه هایی دختر همسایه او یعنی...

شعری زیبا برای پاییز، معروف‌ ترین شعر جان کیتس

بیوگرافی جان کیتس 1795-1821

در لندن به دنیا آمد و در کودکی پدر و مادر خود را از دست داد. اولین مجموعه شعر خود را در سال 1817 اتشار داد که با حملات شدید منتقدان مواجه شد. او در دوره های بعد در آمد بسیاری از فروش زیباترین اشعار عاشقانه خود کسب کرد. منبع الهام او در چنین عاشقانه هایی دختر همسایه او یعنی فانی براون ( fanny Brawne) بود. اشعاری چون Lamia  وIsabella  اشعار رمانتیک دیگری است که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. این اشعار در سال1820 به چاپ رسید اما قبل از آن هم کیتس با انتشار اشعار بلند داستانی خود تحت عنوان endymion شهرت تمام یافته بود.کیتس که بعد از اندوه مرگ برادر، به بیماری سل دچار شده بود به توصیه پزشکان به ایتالیا رفت و در همانجا در شهر رم درگذشت. وی از شاخص ترین شاعران رمانتیک اروپا به شما می‌رفت اما مرگ زود هنگام او در بیست وشش سالگی به تلاش های بیشتر او پایان داد. ترجمه شعری از جان کیتس در این مجال تقدیم می‌گردد:

قصیده‌ ی پاییز

فصل مه و میوه های دل انگیز

آغوش گشوده کسی که در بلوغ جاری است از سمت آفتاب

همراه می‌شویم با خورشید که برکت می‌بخشد و پربار می‌کند

همراه می‌شویم با خوشه های انگور و تاک هایی که پیچیده اند بر سایه بان بام کاهگی

با میوه ها که مغزشان پرآب شده است وبارور

با جالیز شادمان و میوه های صدف مانند درختان فندق

با هسته های شیرین شان

ارمغانی برای شکفتن دوباره

و سر انجام گل ها و زنبور های عسل

با این گمان که روز های گرم را هرگز پایانی نیست

چرا که کندوی چسبناکشان از تابستان سرشار است

کجایت باید یافت؟

در خانه نشسته ای یا بر غله های بی تشویش

می‌رقصد گیسوانت نرم هماهنگ با باد و افشانی گندمزار

صدایی نیست در نشای نیمه کار

سرمست و مدهوش از عطر خشخاش ها

آنگاه که رد پای تو بر کرت ها گلها را برهم می‌تابد

بسان لحظه چیدن خوشه ها شکیبا و آرام و صبور شیار شخم را دنبال می‌کنی

سیب ها را می‌فشاری با چهره ای صبور

تو لحظه لحظه داری می‌نگری آخرین قطره های شهد را

ترانه های بهار کجایند

کجایند آه

تو ترانه ی دیگری داری به آنها میندیش

آنگاه که روز های رو به انتها را آبیاری می‌کنند بلند ابر ها

در ادراک دشتهای دروه شده گلگون

در ناله مگس های سوگوار

در میان درختان سر فراز بید

و در فرو رفتن زندگی و مرگ در تند باد های هستی

صدای دل انگیز بره های فربه از بلندای تپه و رود

و زیر خوانی جیزجیزک ها

و آواز سینه سرخی که از انسوی دیوار باغ آوازش به گوش می‌رسد

و چلچله هایی که در عمق آسمان هیاهویی راه انداخته اند

این شعر با شکوه از جمله معروفترین اشعار جان کیتس به شمار می‌رود. شعر در ابتدا با تصاویری کمابیش مبهم اما راوی فصل زیبای پاییز و تابستان آغاز می‌شود. تابستان و ببار نشستن میوه تصویر برجسته ای است که شاعر آن را بسیار دقیق پرورده است....و سر انجام قطعه غم انگیز سوم که اندوه سرد زمستان را به روایت می‌نشیند.

 

کد مطلب: ۳۵۴۱۰۴
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت