تارچی ناصرالدین شاه که درویش موسیقی ایران شد

تارچی اسمی بود که ناصرالدین شاه صدایش میکرد آن هم به خاطر قدرت و مهارت نوازندگی اش و این مهارت و جایگاه تا حدی بود که با مرگ ناصرالدین شاه تارچی شاه قاجار و یا درویش خان موسیقی ایران به دستگاه پسر مظفرالدین شاه نیز راه یافت و نوازنده آن دربار هم شد.

تارچی ناصرالدین شاه که درویش موسیقی ایران شد

ده ساله بود که خط موسیقی و نواختن شیپور و طبل کوچک را یاد گرفت آن هم در شعبه موسیقی مدرسه نظام وابسته به دارالفنون . ۱۴۰ سال پیش و در آن مدرسه موسیقی هیچ استادی حتی موسیو لومر فرانسوی که  آن مدرسه را راه اندازی کرده بود نمی دانست انگشتان کوچک شاگردی بنام غلام حسین که روی شیپور و طبل، نتهای موسیقی را اجرا می کند روزی قرار است ماندگارترین پیش درآمدها و رنگ های موسیقی ایران را بنویسد و در سالهای بعدتر هم  لقب مبتکر پیش درآمد را از آن خود کند و هم سیم ششمی را به ساز تار اضافه کند.

درویش خان در دوران جوانی اش همانند برخی همنسلانس کلاس درسی برپا کرده بود وآموخته هایش را به شاگردانش  همچون مرتضی نی داوود، ابوالحسن صبا، موسی معـروفی و سعـید هـرمزی و دیگرانی دیگر منتقل می کرد و در خلال کنسرتهایش سفرهایی به خارج از کشور برای ضبط آثار موسیقی داشت اما اینها برای ذهن خلاق او کافی نبود. هربار که تارش را به دست می گرفت و رنگی می نواخت به دنبال صدای گمشده ای در تار بود صدایی که نیاز روحی او را برآورده کند .او صدای گمشده تارش را در سیم ششمی دید که به این ساز افزود و با این ایده تحول بزرگ در ساختار ساز تار و تارنوازی ایران ایجاد کرد.

نخستین تحول واقعی موسیقی را غلامحسین درویش آغاز کرد این را سعدی حسنی در کتاب تاریخ موسیقی درباره پیدایش موسیقی نوین ایران گفته است و عجیب این روزها نسل جوان از تحول و نوآوری سخن می گویند و آن را به تفکر امروزی شان نسبت می دهند

فارغ از اینکه اولین قدمها در زمینه نوآوری موسیقی را قرنها قبلتر آهنگسازانی چون عارف قزوینی ، علی اکبر شیدا و درویش خان برداشته بودند.

درویش خان هم به ردیف تسلط داشت و هم مبانی موسیقی غربی را میشناخت و با همین دانش و با بهره گیری از خوانندگان و شعرا آثارش را تصنیف کرد آثاری همچون تصنیف معروف بهار دلکش.

او درویش بود و تارچی .موسیقی ایران پیش درآمد و رنگ هایش و ساز تار سیم ششم را مدیون تفکر موسیقایی اوست و وقتی چشمش را در دوم آذرماه سال ۱۳۰۵ بر این دنیا بست اسمش چنان با تار عجین شده بود که روزنامه ها نوشتند تار مرد. 
منبع: عصر ایران
کد مطلب: ۳۶۶۰۴۱
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت