آهنگ و موسیقی درونی رحمان شاهسواری کینگ
رحمان شاهسواری کینگ نویسنده وخواننده ایرانی، خالق جملات زیباست. او با قلمی عاشقانه و نگاه متفاوت به زندگانی، تلاش می کند احساسات عمیق انسانی را در قالب جملات بیان کند ، هدف وی از نویسندگی ایجاد انگیزه، امید و عشق در دل مخاطبین است.
بیوگرافی رسمی و حرفه ای ( رزومه/ معرفی)
رحمان شاهسواری کینگ نویسنده وخواننده ایرانی، خالق جملات زیباست. او با قلمی عاشقانه و نگاه متفاوت به زندگانی، تلاش می کند احساسات عمیق انسانی را در قالب جملات بیان کند ، هدف وی از نویسندگی ایجاد انگیزه، امید و عشق در دل مخاطبین است.
رحمان شاهسواری کینگ، مردی که دنیا را با کلماتش عاشقانه می بیند، نویسنده ای که قلمش از عشق جان می گیرد، صدای خاموش احساسات در قالب واژه ها، به باورش کلمه ها می تواند دنیا را زیباتر کند، جستجو گر معنا در دنیای بی پایان است، هنرمندی که قلبش با عشق می تپد و قلمش با احساس می نویسد، او سازنده امید واقعی است .
۰ عاشقانه و شاعرانه، انگیزشی و خاص، نجوای دل ،راز مکتوم ،آینه دل ، سیمای جان ،جوهره و ماهیت
شایان ذکر است که هرگونه استفاده از مطالب و جملات رحمان شاهسواری کینگ نویسنده وخواننده ایرانی، با ذکر منبع بلامانع است.
دلنوشته هایی که پنهان است
۰ هر دلی دریچه ای به سوی خداست.
۰ سکوت، زبانی ست که دانایان با آن سخن می گویند.
۰ آن کس که حقیقت دارد، پی سایه ها نمی گردد.
۰ هر که دل بست، غمش افزون گشت .
۰ هر که دل به خدا سپرد، آرامشش در زندگی جاری گشت.
۰ دلی آرام است که تکیه گاهش خدا باشد.
۰ نام زیبا، عشق است.
۰ دل پاک، گنجی از معرفت هاست.
۰ نور ، حقیقت تابان در دل هاست.
۰ صدایت موسیقی دل خسته است.
۰ ز ابتدای زمان ، سرنوشت انسان چنین بوده و هست، به چاهی و دامی گرفتاراست.
۰ گردونه زمان، توانایی و هنرهایش را می گذارد به نمایش.
۰ تقدیر و سرنوشت چنین است، هم عشق و هم تجارب تلخی ها.
۰ هر که به غم افتاد ، عاقبت به زمین افتاد.
۰ زیبائی تصویر افتاد به آینه، این پیری بود، به دنیای خیالم جوانی افتاد به آینه.
۰ به دام گردش روزگارگرفتار است انسان، ز دایره زمان برون است انسان.
۰ تو نگاهی به ما کن ، تا به اوج سعادت رسیم.
۰ فصل خزان رسد، به این باغ و به آن رسد.
۰ تنت مریض مباد ، محتاج طیبب و دوا مباد.
۰ کلام حکیمانه ، شفا و حقیقت و امید زندگانی ست.
۰ نا گفته و پنهان ماند، راز و سر این جهان.
۰ دلم به یاد تو شاد باشد، بی تو نباشد دگر.
۰ زیبائی در اوج و ، چهره انسان به سال است .
دیدگاه