پسرکشی آلمانی در قالب نمایش ایرانی؛ «هیلد» شبیه «رستم و سهراب» است!
سیاوش تودهفلاح کارگردان نمایش «هیلد» که در بیست و دومین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی حضور دارد، عنوان کرد این اثر نمایشی داستانی آلمانی درباره پسرکشی و مشابه با «رستم و سهراب» دارد.

سیاوش تودهفلاح نویسنده و کارگردان نمایش «هیلد» که از شهر ساوجبلاغ در بیست و دومین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی حضور پیدا کرد، درباره موضوع و داستان این اثر نمایشی گفت: من مطالعاتی درباره پسرکشی در سالیان دور داشتم و به یک اسطوره آلمانی یا به تعبیر دیگر، چند صفحه گرامانوسی، رسیدم و آنجا با اسم «هیلد» آشنا شدم. وقتی آن را مطالعه کردم، متوجه شباهت زیادش با داستان «رستم و سهراب» شدم. همانجا جرقهای در ذهنم زده شد تا نمایشنامهای بنویسم بر اساس داستانی آلمانی اما با شیوه اجرایی کاملا ایرانی. در نمایش «هیلد»، با اینکه از اسطورهای مربوط به سدههای میانه استفاده کردهایم اما روایت و اجرا مدرن است، حتی اجرای تعزیه و نقالی در کار، با اسلوبهای گذشته، تفاوت دارد.
وی درباره شیوه نگارش و اجرای «هیلد» توضیح داد: من در کارم استفادههای بسیار زیادی از نمایشهای آیینی و سنتی کردهام. در این اثر بخشهایی به صورت تعزیه اجرا میشود که اشعار آن را خودم سرودهام، همینطور اشعار بخش نقالی کار را هم خودم نوشتهام و تمام اینها حاصل سالها مطالعه میدانی و کتابخانهای است. من معتقدم که باید پیش از هر چیز، درباره نمایشهای ایرانی بهخوبی بخوانیم و ببینیم، سپس به اجرای نمایش آیینی و سنتی بپردازیم. اگرچه فکر میکنم عنوان آیینی سنتی ممکن است کمی محدود کننده باشد و استفاده از عنوان نمایشهای ایرانی را بهتر میدانم.
تودهفلاح یادآور شد: اگر بخواهم از سومین حضورم در این جشنواره گلایهای داشته باشم، یکی در ارتباط با نام جشنواره یعنی آیینی و سنتی و دیگری رقابتی نبودن آن است.
کارگردان «هیلد» یادآور شد: هدف من در تئاتر یک چیز است؛ اینکه نمایشهای ایرانی را به دنیا معرفی کنیم. ما باید از ویژگیهای نمایشهای ایرانی بهره ببریم، نه اینکه صرفا کولاژ کنیم. اجرای تعزیه در قالب یک نمایش برای من کار سختی نیست اما هدفم این است که به آن چیزی اضافه کنم. هدف من روشن است و قطعا در مسیر آن تلاش میکنم. تمام کارهایی که انجام دادهام و متونی که نوشتهام با این هدف بوده که نمایش ایرانی را به دنیا معرفی کنیم.
وی متذکر شد: چرا نمایشهای چین، ژاپن و هند در متون جهانی شناختهشدهاند و همه آنها را میشناسند اما وقتی متون نمایشی دنیا را بررسی میکنیم، نمایش ایرانی بسیار کم است؟ دلیلش این است که ما تعصب به خرج دادهایم و میگوییم نمایش باید فقط به یک شکل خاص اجرا شود.
تودهفلاح ادامه داد: من از بسیاری از هنرمندان شناختهشده این حوزه از جمله اصغر دشتی که سالهای دور در این زمینه فعالیت کردهاند، تشکر میکنم، همچنین حسین کیانی که واقعا برای من اسطوره است، همینطور علی شمس و محمد مساوات که در این عرصه گام برداشتهاند. من ادعایی ندارم که در حد این هنرمندان هستم اما تمام تلاشم این است که شاگرد خوبی برای این بزرگواران باشم و مسیر درستی را طی کنم. امیدوارم این روند در آینده ادامه پیدا کند تا بتوانیم مدیوم نمایش ایرانی را هرچه بیشتر به دنیا معرفی کنیم.
وی درباره گروه نمایش «هیلد» گفت: گروه ما قریب به ۱۵ سال است که فعالیت میکند. من در این گروه ۲ بازیگر بسیار خوب دارم. یکی از آنها محمد میرزاپور است که از ۷ سالگی شاگرد من بوده و با من در زمینه نقالی و تعزیه کار کرده و اکنون در ۲۲ سالگی دانشجوی رشته نمایش عروسکی است. در ۲ دوره گذشته جشنواره نیز با من حضور داشته و امروز بهعنوان عصارهای از نمایشهای آیینی و سنتی، در این اثر با ایفای چند نقش حضور دارد. دیگر بازیگرم، سیامک توده فلاح، برادر من است که سالها در زمینه نمایش فعالیت دارد. او از تعزیه گرفته تا پردهخوانی و نقالی را تجربه کرده و زیر نظر هنرمندانی چون خیرالله تقیانیپور در عرصه تئاتر فعالیت کرده است. سایر اعضای گروه نیز همگی سالها در این حوزه کار کردهاند و نتیجه این تجربههای طولانی، نمایشی است که امروز روی صحنه داریم.
دیدگاه