گلایه‌های تلخ بازیگر نابینای «رنگ خدا» از بی‌مهری‌ها/ هرکسی به من اندکی محبت می‌کرد سریع فریب میخوردم

محسن رمضانی بازیگر نوجوان فیلم «رنگ خدا» از بی‌مهری‌هایی که پس از بازی در این فیلم به او شد گفت.

گلایه‌های تلخ بازیگر نابینای «رنگ خدا» از بی‌مهری‌ها/ هرکسی به من اندکی محبت می‌کرد سریع فریب میخوردم

«ماه در می‌زند» ویژه برنامه محرم و صفر شبکه دو که به طراحی و کارگردانی مریم نوابی‌نژاد روی آنتن می‌رود سه‌شنبه‌شب میزبان روایت زندگی محسن رمضانی بازیگر نابینای فیلم «رنگ خدا» اثر تحسین‌شده مجید مجیدی بود. 

محسن رمضانی که به همراه مادر، همسر و بهترین دوستش در این برنامه شرکت کرده بود، درباره سیر زندگی‌اش پس از بازی در «رنگ خدا» و شهرتی که به دست آورد گفت: من یک آدم احساسی هستم. هر کس به من یک مقدار محبت کند متاسفانه زود فریب می‌خورم و همین باعث شد که از نظر روحی پس از این فیلم دچار مشکل شوم. وقتی من وارد عرصه سینما شدم و همه من را شناختند هر کسی از راه رسید به من حرفی زد. یکی گفت چه بازیگر خوبی، دیگری گفت کاش چشم‌هایم برای تو بود. یکی دیگر گفت من هیچ‌وقت تو را تنها نمی‌گذارم و یکی هم گفت هر وقت مشکلی داشتی من مشکلت را حل می‌کنم. همه فکر می‌کردند مشکلات من مالی است. من فریب خوردم و وقتی به خودم آمدم دیدم تمام آدم‌هایی که به من می‌گفتند دوستت دارم، هیچ‌وقت تنهایت نمی‌گذارم، فقط به فکر منافع خودشان بودند.

وی در ادامه با گلایه از کسانی که او را به مراسم‌های مختلف می‎‌بردند گفت: مثلا یکی می‌گفت بیا با هم به سینما برویم. می‌گفتم چه آدم خوبی است. می‌داند من سینما را دوست دارم. آن موقع نمی‌دانستم کسی که می‌خواهد من را به سینما ببرد به این فکر می‌کند که مردم بگویند این را ببین با هنرپیشه «رنگ خدا» به سینما آمده. مدتی گذشت به خودم آمدم دیدم تنها شدم و این ضربه روحی بدی برایم ایجاد کرد. 

یکی از دوستان نزدیک محسن که سال‌هاست با او رفاقت نزدیکی دارد هم درباره شرایط محسن رمضانی در آن سال‌ها گفت: حال روحی بدی داشت. خیلی درگیری ذهنی داشت و از خیلی بی‌مهری‌ها ناراحت بود و می‌نالید. 

محسن رمضانی اما به گفته خودش، سال‌ها بعد خودش را پیدا کرده و ازدواج می‌کند و این روزها در کنار همسر و دختر ۴ساله‌اش مهلا زندگی خوبی را می‌گذراند.

«ماه در می‌زند» هر شب حدود ساعت۱۹و تکرار آن روز بعد ساعت۱۲ به تهیه‌کنندگی سیدجواد محسنی روی آنتن شبکه دو می‌رود.

 

کد مطلب: ۳۵۳۴۴۱
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت