مونیکا ویتی 'ملکه سینمای ایتالیا' درگذشت

مونیکا ویتی بازیگر سرشناس ایتالیایی که او را بیشتر به‌خاطر نقش‌‌آفرینی‌هایش در فیلم‌های میکل‌آنجلو آنتونیونی به یاد می‌آوریم در ۹۰ سالگی درگذشت.

مونیکا ویتی 'ملکه سینمای ایتالیا' درگذشت

مونیکا ویتی از کودکی عشق به هنرپیشگی را در دل داشت. زمانی که در رم به مدرسه می‌رفت، جرأت نکرد از این عشق به خانواده سنت‌گرای خود چیزی بگوید، اما برای خودش روشن بود که در بزرگی به هیچ کاری جز هنرپیشگی نخواهد پرداخت.

او که در اصل «ماریا لوییزا چچارلی» نام داشت، پس از پایان تحصیل در آکادمی هنرهای دراماتیک به روی صحنه تئاتر رفت و در نقش‌های کلاسیک ظاهر شد.

پس از ایفای نقش‌هایی کوتاه در چند فیلم سینمایی، در اواخر دهه ۱۹۵۰ با میکل آنجلو آنتونیونی آشنا شد، با این سینماگر نوجو دوست و همراه شد و در فیلم‌های او، که هریک برگی تازه در تاریخ سینمای مدرن بود، نقش ایفا کرد.

سینمای مدرن آنتونیونی بدون موهای روشن، چهره رنگ‌پریده، نگاه درخشان و صدای غمگین مونیکا ویتی، غیرقابل تصور است.

ویتی با بازی در سه‌گانه آنتونیونی، ویتی به یکی از چهره‌های مشهور و درخشان در صحنه بین‌المللی فیلم تبدیل شد، که مرتب در جشنواره کن و سایر رویدادهای بین‌المللی حضور داشت. او با ظاهر سرد و آرام و بازی مرموز و پراحساس خود نقش اصلی فیلم را ایفا می‌کرد، ناگاه به شهرت جهانی رسید.

مونیکا ویتی

 

جدایی از سینمای آنتونیونی برای مونیکا ویتی، تنها عبور از سینمای "هنری" و روشنفکرانه نبود، بلکه جایگاه و سبک بازیگری او را یکسره تغییر داد. او از فضای عبوس و گرفته فیلم‌های آنتونیونی به نور و روشنی سینمای کمدی رسید، که تا امروز مهمترین شاخه سینمای ایتالیا به شمار می‌رود. 

نخستین بار ماریو مونیچلی بود که در سال ۱۹۵۸ استعداد مونیکا ویتی را در ایفای نقش‌های کمدی نشان داد. او در فیلم «دختری با تفنگ» مونیکا ویتی را به تعقیب و شکار مردی فرستاد که به او تجاوز کرده بود.شهرت او - حداقل در اروپا - پس از اینکه در دهه ۱۹۷۰ به بازی در فیلم‌های کمدی روی آورد، ادامه داشت. 

او در سال ۱۹۷۵ با فیلمبردار، فیلمنامه‌نویس و کارگردان ایتالیایی، روبرتو روسو، فیلمساز دیگر ایتالیایی آشنا شد. آنها در سال ۱۹۹۵ ازدواج کردند.

مونیکا ویتی

حسین عیدی زاده نوشت: ‌«زیبای غمگین، این تصوری بود که فیلم‌ها از او به ما داده بودند، مخصوصا فیلم‌هایش با آنتونیونی کبیر. خودش اما می‌گفت مثل دوست عزیزش گابریل گارسیا مارکز عاشق ژلاتو است و هرچند صبح‌ها مودش به مود فیلم‌های آنتونیونی می‌خورد اما با برآمدن خورشید حالش دگرگون می‌شود و آدمی شاد و سرزنده می‌شود. او زنی بود در آستانه. انگار همیشه چیزی پس ذهنش بود که از گفتنش پرهیز می‌کرد. در نگاهش ناگفته‌های بسیار بود، همه چیز می‌ماند در سکوت و نگاهی خیره... این تصویری بود که سینما/آنتونیونی از او ساخته بود و حتا وقتی با دیگران هم کار می‌کرد باز هم ما ویتیِ فیلم‌های آنتونیونی را می‌جُستیم. در فیلم‌های دیگران چطور بود؟ عالی! در «مودستی بلیز» جوزف لوزی، «بشقاب‌پرنده» تینتو براس، «دختری با هفت‌تیر» ماریو مونیچلی، «صلح‌طلب» میکلوش یانچو، «شبح آزادی» لوئیس بونوئل و «ببرهایی با رژ لب» لوئیجی زامپا - در نقش یک راهبه – می‌درخشید. در این فیلم‌ها الهه الهام آنتونیونی نبود، سعی می‌کرد جلوه دیگری از خودش را به نمایش بگذارد، تصویری که شاید شبیه‌تر باشد به تصور کردن او در حال خوردن ژلاتو با چشمان خندان.

مونیکا ویتی 1

زندگی بی‌رحم است، ویتی هم مو سفید کرد و از آن نگاه مات و آن ناگفته‌های پنهان در چشم‌ها چیزی نماند. برای دو دهه هیچ کجا نبود، چون آلزایمر به دنیایی دیگر برده بودش. ما اینها را ندیدیم؟ ما بی‌رحمی دوران را دیدیم؟ چون ما با تصاویر سینمایی ویتی خلوت کردیم و می‌کنیم. برای ما ویتی همیشه همان زنی است که زیباییش دست‌نیفاتنی است، جسمش دست‌نیفاتنی است و وجودش را اضطراب جان‌کاه دنیای مدرن فراگرفته؛ حتا وقتی در فیلم‌های کمدی بازی می‌کرد، وقتی شاد و خندان بود و سرخوش و شنگول. تصویر/تصور ما از مونیکا ویتی، ایماژی است متناقض و در نوسان میان فیگوری که آنتونیونی برای او، همچون یک مجسمه‌ساز تراشید و تصویری است که خودش سعی داشت با کمدی‌ها ویران کند و واقعیتی است که زندگی با هجوم چین و چروک‌ها و فراموشی از او ساخت. ویتی در این سال‌های نسیان چه تصویری از خودش در ذهن داشت: والنتینای دلبرای «شب»، کلادیای بی‌قرار «ماجرا»، جولیانای آشفته «صحرای سرخ»، ویتوریای جوان «کسوف» یا ملکه پری‌روی «راز اوبروالد»؟ شاید هیچکدام، شاید تصویر دختری که دارد گوشه خیابان ژلاتو می‌خورد و مردی با موهای فرفری که دیگران گابو صدایش می‌زنند دارد برایش خاطره‌ای باورنکردنی تعریف می‌کند از ماکوندو و ژلاتوهایی که هیچ وقت تمام نمی‌شوند، و چشمان و لبان ویتی به خنده گشوده هستند، شاد و رها.»

سرگذشت مونیکا ویتی با عنوان «تختی مانند گل رز» به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌ها تبدیل شد و حتی به متون درسی مدارس و دانشگاه‌های ایتالیا نیز راه یافت! مونیکا ویتی تا سال ۲۰۰۰ در فیلم‌های سینمایی متعددی ظاهر شد و جوایز بسیاری دریافت کرد.ویتی موفق به کسب پنج جایزه‌ی دیوید دی دوناتلو برای بهترین بازیگر زن، هفت جایزه‌ی گلدن گلوب ایتالیا برای بهترین بازیگر زن، یک جایزه گلدن گلوب ایتالیا برای دستاورد هنری و یک جایزه‌ی شیر طلای جشنواره فیلم ونیز برای دستاورد هنری شد.

منبع: برترینها
کد مطلب: ۳۵۷۲۶۶
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت