زنی با غم‌های بزرگ و کارهای مهم

سرنا_توران میرهادی، استاد ادبیات کودکان، نویسنده، متخصص آموزش و پرورش و یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار فرهنگی که بیش از ۶۰ سال در گستره آموزش و پرورش و ادبیات کودکان کوشید.

نوش‌آفرین انصاری درباره آشنایی‌اش با توران میرهادی، دغدغه‌های او و تأثیرگذاری‌اش در جامعه حتی پس از مرگش می‌گوید. او با اشاره به غم‌های بزرگ توران میرهادی اظهار می‌کند: میرهادی چون آرمان و هدف داشت و هدفش کارکردن برای بچه‌ها و فراهم کردن صلح و زندگی بهتر در جامعه بود، قدرت می‌گرفت. افرادی که هدف دارند، قدرتمند می‌شوند.

توران میرهادی، استاد ادبیات کودکان، نویسنده، متخصص آموزش و پرورش و یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار فرهنگی که بیش از ۶۰ سال در گستره آموزش و پرورش و ادبیات کودکان کوشید، چهار سال می‌شود (هجدهم آبان‌ماه ۱۳۹۵) که دیگر در بین ما نیست اما اندیشه‌هایش، نگاهش به انسان و دغدغه‌اش درباره آموزش کودکان در جامعه هنوز زنده است؛ همکارانش به دنبال آرمان‌های توران خانم هستند.

توران میرهادی مجتمع آموزشی و تجربی فرهاد یا مدرسه فرهاد را در ۱۳۳۴ خورشیدی تاسیس و آن را تا ۱۳۵۹ خورشیدی اداره کرد. او همچنین یکی از بنیان‌گذاران شورای کتاب کودک بود و از ۱۳۵۸ خورشیدی تا اواخر عمرش سرپرستی تدوین و تالیف فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان را هم برعهده داشت. خودش در جایی می‌گوید: طی بیش از نیم قرن گذشته در سه زمینه کار کرده‌ام آموزش و پرورش، ادبیات کودکان و کتاب مرجع اختصاصی کودکان و نوجوانان؛ یعنی فرهنگنامه. در هر سه زمینه گرچه به ابعاد جهانی کار نیز نظر داشته‌ام ولی هدف اصلی من خدمت به کودکان و نوجوانان این سرزمین بوده و هست ... من معتقدم که جمع کار را پیش می‌برد نه فرد. فرد می‌تواند نقش هماهنگ‌کننده داشته باشد. بنابراین در هر سه زمینه تنها نکته‌ای که بتوانم به حساب خودم بگذارم، پیدا کردن راه‌های کار ثمربخش گروهی بود ... کار گروهی برای من بسیار شیرین، بسیار آموزنده و بسیار برانگیزاننده است.

نوش‌آفرین انصاری از دوستان توران میرهادی و دبیر شورای کتاب کودک درباره این چهره فقید به ایسنا می‌گوید: توران میرهادی جسما در جمع ما نیست ولی در این سال‌ها به خاطر انتشار آثارش، صدها اثر او خوانده شده و بذر بسیار مهمی در جامعه پاشیده شده‌ است. معتقدم آثار او در جامعه بیشتر هم خوانده خواهد شد. فرد تأثیرگذار در دوران زندگی خود تأثیرگذار است و بعد از او آثارش چنین تاثیری خواهد داشت. ما شاهد حرکت پویای اندیشه‌های میرهادی هستیم. به زودی کتاب جدیدی از او به ۱۴ کتاب قبلی‌اش اضافه خواهد شد و در دسترس دوستدارانش قرار خواهد گرفت که شامل مقالات ترجمه‌شده‌اش است. امیدواریم به زودی مجموعه دیگری شامل اندیشه‌های تربیتی و نگاه او به انسان و جامعه و مسئولیت‌پذیری منتشر شود.

او ادامه می‌دهد: آشنایی من و توران میرهادی به سال ۱۳۴۲ برمی‌گردد. در مدرسه فرهاد خدمت او رسیدم. مدرسه تعطیل بود اما او در دفترش حضور داشت. در آن‌جا با هم صحبت کردیم. در این دیدار دوستی ما پا گرفت. با توجه به این‌که کتاب‌داری خوانده بودم در این جلسه از من قول گرفتند فکری به حال کتابخانه مدرسه فرهاد ‌شود. همچنین در این جلسه دغدغه‌های‌شان را مطرح کردند. یکی از دغدغه‌های مهم میرهادی، بحث آزادی بود؛ این‌که کودکان و نوجوانان باید کتاب را درک کنند، و در کنار کتاب درسی از کتاب‌های باکیفیت برخوردار باشند و خودشان را بشناسند. در این جلسه بحث کتاب‌داری علمی و رده‌بندی کتاب هم مطرح شد و خوشبختانه در سال‌های بعد این اتفاق افتاد و کتابخانه مدرسه مجهز به ابزاری شد که بچه‌ها بتوانند آزادانه جست‌وجو کنند.

انصاری سپس درباره شخصیت توران میرهادی بیان می‌کند: او در خانواده‌ای بزرگ شده که متعهد به اخلاق، ایران‌دوستی و انسان‌دوستی بودند. به قول خودش، «ما فرزندان انقلابیون مشروطیت و آغازگران سازندگی ایران بودیم. نامش را گذاشته‌ام نسل خدمت بی‌شائبه و بدون انتظار». مادرش یک هنرمند آلمانی بود که توران میرهادی در کتاب «مادر و خاطرات پنجاه سال زندگی در ایران» نشان می‌دهد که او چگونه فرزندانی این‌گونه ایران‌دوست تربیت کرده بود. توران میرهادی کتاب‌خوان بود و با فرهنگ‌های مختلف آشنایی داشت. پیش از این‌که از ایران به فرانسه برود، تحت تاثیر اندیشه‌های جبار باغچه‌بان و محمدباقر هوشیار قرار می‌گیرد و در فرانسه از این زمینه بهره می‌برد.

او خاطرنشان می‌کند: توران میرهادی در کنار کارهای علمی، به کارهای عملی هم می‌پردازد. در دوران پس از جنگ جهانی دوم و دوران بازسازی کارهای داوطلبانه مطرح می‌شود و او در ساخت جاده و راه‌آهن به صورت داوطلبانه کمک می‌کند. زمانی که به ایران برمی‌گردد کودکستان فرهاد را تأسیس می‌کند. البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که هیچ اتفاقی به تنهایی نمی‌افتد و حرکت‌های مشابه و نزدیک در این زمان وجود دارد. او هم‌زمان در مجله «سپیده فردا» مقاله می‌نوشت که برخی مقاله‌هایش با نام مستعار «افسانه پیروز» بود. در سال‌های اخیر کتابخانه ملی مصاحبه شفاهی با او را با همین نام منتشر کرد. او در مدرسه فرهاد دانشجویان بسیاری تربیت کرد که تحت تاثیر دیدگاه‌های تربیتی او هستند. توران میرهادی شخصیتی جذاب و کاریزماتیک داشت و به انسان نافذ و دقیق نگاه می‌کرد.

دبیر شورای کتاب کودک ادامه می‌دهد: یکی دیگر از دغدغه‌های توران میرهادی در کنار جست‌وجو برای پیدا کردن راهی برای تعلیم و تربیت، خواندن کتاب به ویژه کتاب‌های خوب در حوزه کودک و نوجوان بود، بخصوص این‌که او از کودکی به کتاب‌های کودک آلمانی و فرانسوی دسترسی داشت. در این دوره چند دلیل به صورت همزمان منجر به شکل‌گیری شورای کتاب کودک می‌شود؛ انتشارات فرانکلین تاسیس می‌شود و همچنین بانک جهانی طرحی به نام آموزش در ایران دارد که باعث توسعه نهادهای انتشارات کتاب در ایران می‌شود، همه این‌ها دست به دست هم می‌دهد تا او همراه لیلی ایمن و معصومه سهراب سازمانی را با عنوان شورای کتاب کودک تشکیل دهند که به رشد و توسعه ادبیات کودک و نوجوان توجه می‌کند. در سال ۴۱ شورای کتاب کودک تاسیس می‌شود و ۳۷ بنیان‌گذار دارد. این نهاد ۵۷ سال است که این راه طولانی‌ را طی کرده و از آغاز تلاش داشته تا کتاب‌های کودک را به لحاظ کیفیت بررسی و ارزیابی کند و نسبت به ترجمه و تألیف هشدار بدهد. به نظر ما جامعه‌ای که فقط گیرنده باشد، هویت در آن‌ جامعه کمرنگ می‌شود و شورا بارها مخالفت و نگرانی خود را نسبت به این مسئله اعلام کرده است.

او سپس درباره ایده شکل‌گیری فرهنگ‌نامه کودک و نوجوان می‌گوید: یکی از آرمان‌های توران میرهادی تالیف دانشنامه بود که به اواخر دهه ۳۰ برمی‌گردد. من از همسرم دکتر مهدی محقق شنیدم در سال ۱۳۳۸ با احسان یارشاطر، توران میرهادی و غلامحسین مصاحب جلسه‌ای داشتند که در این جلسه صحبت از تدوین دانشنامه بوده است. این نشان می‌دهد که تدوین دانشنامه اندیشه‌ای دیرپا بوده است. میرهادی خودش نوشته که این زمان به همه ناشران مراجعه و تلاش کرده که چنین دانش‌نامه‌ای را که معطوف به ایران و جهان باشد، چاپ کند که ناشران حاضر به چاپ این کتاب نشدند. در نیمه دوم دهه ۴۰ یک دانشنامه ۱۸ جلدی آمریکایی به اسم «فرهنگنامه کودکان» منتشر می‌شود که البته یک جلد آن به ایران اختصاص دارد، ولی به هیچ وجه برای برآورده کردن نیازهای فرهنگی کودکان و نوجوانان ایرانی کافی نیست. این موضوع برای میرهادی انگیزه‌ای می‌شود که به صورت جدی پیگیر عملی کردن تدوین دانشنامه باشد؛ البته توران میرهادی از قبل و در مدرسه فرهاد چنین طرحی را اجرا کرده بود؛ این‌که بچه‌ها در تعطیلات تابستان بخشی از ایران را بررسی کنند، یک نمونه ساده که بیش از ۳۰ جلد بود اما مورد بی‌مهری قرار گرفت و مفقود شد. با توجه به این‌که در آن زمان امکان فتوکپی به این شکل رایج نبود متاسفانه نسخه‌ای از آن موجود نیست.

انصاری می‌افزاید: خانم میرهادی در سال ۱۳۵۸ با همکاری ایرج جهانشاهی، هوشنگ شریف‌زاده و دیرتر ایران گرگین پیشنهاد کرد شورای کتاب کودک در کنار بررسی کتاب‌های کودک چه آثار ترجمه، چه تالیف، و برگزاری همایش‌ها به فرهنگ‌نامه نیز بپردازد. شورای کتاب کودک در این سال‌ها به تدوین فرهنگ‌نامه همت داشت و امسال جلد ۲۰ فرهنگ‌نامه عرضه خواهد شد.

او در پایان اظهار می‌کند: در تمام سال‌هایی که در کنار خانم میرهادی بودم از او نحوه برخورد با مسائل و مشکلات را یاد گرفتم. زمانی که کسی با او مسئله‌ای را مطرح می‌کرد، مداد را لای دفترچه‌اش می‌گذاشت و سرتاپا گوش می‌شد؛ مسئله‌ای که شاید در برابر کاری که او می‌کرد چندان اهمیتی نداشت. توران میرهادی به انسان و شرایطی که انسان‌ها در آن قرار می‌گرفتند، توجه داشت. او الگو بود. غم‌های بزرگ داشت؛ غم از دست دادن دو همسر، برادر و فرزندش. اما چون آرمان و هدف داشت و هدفش کار کردن برای کودکان و فراهم کردن صلح و زندگی بهتر در جامعه بود، قدرت می‌گرفت. افرادی که هدف دارند، قدرتمند می‌شود و ایشان قدرت خود را از عشق، اهداف و همکارانی که پیرامون خود داشت، می‌گرفت.

منبع: ایسنا

کد مطلب: ۱۷۶۷۰۶
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت