شیرازی‌ها و بلوچ‌های ایران در تانزانیا چه می‌کنند؟

ماجرای مهاجرت ایرانی‌ها به خارج از مرزها مختص این روزها نیست و یک ریشه تاریخی دارد. در روزگار قدیم که مهاجرت و کوچ نخبه‌ها هنوز به معضل اجتماعی بدل نشده بود و کمتر کسی صرفاً برای کار و تحصیل به دیار فرنگ می‌فت، ایرانی‌ها با پشت سر گذاشتن مرزها از یک سو فرهنگ و تمدن ایرانی را در دنیا گسترش می‌دادند و از سوی دیگر مرزهای تازه‌ای را برای رد‌و‌بدل شدن کالا و رونق دادن به تجارت با کشورهای دور و نزدیک می‌گشودند.

شیرازی‌ها و بلوچ‌های ایران در تانزانیا چه می‌کنند؟

شیرازی‌تبارها و برخی اقوام بلوچ با چنین قصد و نیتی پا به آفریقا گذاشتند و کمتر کسی می‌داند که نسل ایرانی‌های مهاجرت کرده به تانزانیا، کنیا و اوگاندا از آن موقع شکل گرفته است. مهاجرت ایرانی‌ها به شرق آفریقا و ارتباط دوستانه آنها با بومیان این سرزمین در چند سده گذشته چندان مورد‌توجه محققان داخلی قرار نگرفته اما یکی از مهم‌ترین اتفاقات تاریخی و اجتماعی‌ای به شمار می‌رود که باید در مورد آن دانست.

شیرازی‌ها در تانزانیا

اگر بخواهیم درباره مهاجرت ایرانی‌ها به آفریقا صحبت کنیم باید به چند‌صد سال قبل که دوره حکمرانی آل‌بویه در ایران بود برگردیم. آنطور که در منابع مکتوب آمده، بعد از وقوع جنگ‌های منطقه‌ای در ایران، مهاجران بسیاری از شیراز، شوشتر و سیراف به زنگبار کوچ کردند و در این منطقه خودمختار که در کشور تانزانیا واقع‌شده جاگیر شدند. رهبری این گروه مهاجر را فردی به نام «علی بن سلطان حسن» که در سال 956قمری حاکم ایالت شیراز بوده برعهده داشته و طبق روایت‌ها با کشتی و به اتفاق 700نفر دیگر راهی زنگبار شده‌اند. این گروه که در آفریقا به مهاجران شیرازی معروف شدند، بعدها به همراه اعراب و بلوچ‌های عمانی نقش پررنگی در شکل‌گیری مدنیت و بازرگانی در زنگبار ایفا کردند.

برخی روایت‌های دیگر اینگونه است که شیرازی‌ها بعد از مهاجرت به تانزانیا، نام محل زندگی‌شان را زنگی‌بار به‌معنای کرانه سیاه‌پوستان گذاشتند که با گذشت زمان به زنگبار تغییر پیدا کرد. حضور قوم شیرازی‌ها در آفریقا با گذشت زمان کمرنگ شده و یک نویسنده ایرانی به نام امیربهرام ع‍رب‌اح‍م‍دی در کتاب «جایگاه ایرانیان شیرازی‌الاصل در توسعه و فرهنگ تمدن شرق آفریقا» به‌طور کامل آن را بررسی کرده است. آنطور که احمدی در این کتاب نوشته، شیرازی‌ها نخستین مدرسه و بیمارستان را در زنگبار ساخته‌اند و این نقطه از آفریقا را به محلی برای زندگی بدل کرده‌اند.

آنها جزو خوشنام‌ترین ساکنان این منطقه به شمار می‌روند و در باور ساکنان شرق آفریقا عنوان «شیرازی» نشانگر اصالت خانوادگی افراد به شمار می‌رود. حتی در برخی مناطق زنگبار افراد سالخورده، خاطرات بسیاری از همنشینی با شیرازی‌ها تعریف می‌کنند. برخی شخصیت‌های سیاسی و مذهبی تانزانیا خود را «شیرازی‌تبار» می‌دانند و حزبی سیاسی موسوم به «آفروشیرازی» و تیم فوتبالی با همین نام در جزیره زنگبار فعالیت می‌کنند.

 

یکه‌تازی سلطان ایرانی

«سلطان علی بن حسن» به‌عنوان بنیانگذار سلسله شیرازی‌ها در حوالی سال‌های ۹۵۰ تا ۹۷۵میلادی در زنگبار و سپس در نزدیکی «دارالسلام» مستقر شد و با سران محلی رابطه دوستانه‌ای برقرار کرد تا دامنه فعالیت اقتصادی و تجاری‌اش مثل خرید و فروش طلا و عاج فیل را گسترش بدهد. او بعدها دولت‌های مستقلی را که ایرانی‌ها در رأس آنها بودند در مناطقی مثل «مالیندی»، «مالو»، «زنگبار» و «آنژوان» تشکیل داد. پس از مرگ سلطان بن حسن، فرزندش «سلیمان بن علی» قدرت را در دست گرفت و با فتح مناطق مجاور، قلمرو پادشاهی «زَنج» را گسترش داد.

گفته می‌شود در آن دوره تاریخی، روزانه ده‌ها کشتی تجاری از شهر ساحلی «کیلوا» که مقر شیرازی‌ها بود به مناطق مختلف آفریقا و خاورمیانه و خاور‌دور رفت‌وآمد می‌کردند و به این ترتیب، شیرازی‌ها سهم مهمی در رونق تجاری و آبادانی شهرها و بنادر مهمی مثل «مومباسا» و «زنگبار» ایفا کردند. آنها در کنار مبادلات تجاری، آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی را در این مناطق ترویج کردند و برای گسترش و تبلیغ اسلام و تشیع در شرق آفریقا کوشیدند. طبق اسناد و شواهد تاریخی، ایرانی‌های مقیم شرق آفریقا از قرن هشتم میلادی سایه اعراب را به‌عنوان رقیبی جدی در مسیر تجارت با سایر مناطق دنیا احساس کردند. اعراب بعد از سکونت در شرق آفریقا، کالاهای مختلفی مثل فنجان، صابون و شیشه‌های رنگی را به بومیان می‌فروختند و در مقابل محصولات کشاورزی، غله و حبوبات دریافت می‌کردند.

ورود بلوچ‌ها


درباره مهاجرت اقوام ایرانی به مناطق استراتژیک و تجاری شرق آفریقا روایت‌های مختلفی وجود دارد و همه روایت‌ها، شیرازی‌ها را به‌عنوان تنها قوم ایرانی که پا به آفریقا گذاشتند معرفی نمی‌کنند. کوچ ایرانی‌های بلوچ‌تبار به شرق آفریقا هم برای خودش حکایتی دارد. این قوم از حدود 300سال قبل به این نقطه از دنیا کوچ کرده‌اند و با این حساب باید آنها را دومین قومی بدانیم که برای ادامه زندگی از ایران به آفریقا رفته‌اند. حالا اهالی روستای «کائوله» در تانزانیا می‌گویند از ایرانی‌ها و نوادگان سربازان بلوچی هستند که عمانی‌ها در قرن۱۸ آنها را در این منطقه مستقر کردند؛ ادعایی که دور از واقعیت نیست و اسناد مکتوب تاریخی هم روی آن صحه می‌گذارد. بلوچ‌ها علاوه بر ترویج و نشر فرهنگ و تمدن ایرانی در آفریقا، موجب پیشرفت کشورهایی مثل تانزانیا شدند و در پاره‌ای از موارد مناصب مهم دولتی را هم تصاحب کردند.

 

یک روایت معتبر این است که بلوچ‌های ایرانی دو بار و در قالب دو گروه جداگانه به آفریقا مهاجرت کرده‌اند؛ یک گروه در زمان حکمرانی پادشاهان عمانی در زنگبار و گروه دیگر بعد از استعمار انگلیس به این منطقه آمده‌اند. بلوچ‌های مقیم آفریقا در جنگ‌های منطقه‌ای به‌خصوص در مسیر مبارزه مردم زنگبار در برابر استعمارگران، بارها به کمک بومیان این منطقه شتافتند اما برخی از آنها بعد از پایان استعمار انگلستان و اعلام استقلال زنگبار در سال۱۹۶۳ میلادی به ایران برگشتند و برخی دیگر به مناطق دیگر آفریقا مثل اوگاندا، کنیا و کنگو مهاجرت کردند. طبق آخرین برآوردها، جمعیت بلوچ‌های ایرانی در شرق آفریقا به 30هزار نفر رسیده و جالب اینکه با وجود گذشت بیش از 3دهه، فرهنگ و سنت‌شان را حفظ کرده‌اند.

 

شواهد تاریخی

تاریخچه مهاجرت شیرازی‌ها به زنگبار به اوایل قرن دهم میلادی یا چند‌دهه قبل از آن برمی‌گردد اما برخی بومیان این منطقه صحت چنین ادعایی را به چالش می‌کشند و بر این باورند که نمی‌توان با قاطعیت در مورد این ماجرای تاریخی صحبت کرد. در چنین شرایطی باید به منابع مکتوبی که از مورخان و جهانگردها به جا مانده رجوع کرد. بیشتر منابع تاریخی هم ایرانی‌ها را نخستین قومی می‌دانند که به شرق آفریقا مهاجرت کرده‌اند. سرچارل الیوت، مورخ مشهور اروپایی با بررسی سابقه تاریخی حضور مهاجران در سواحل تانزانیا و زنگبار، حضور ایرانی‌ها را بر اعراب مقدم دانسته است. داوید سون، مورخ انگلیسی هم سلطان علی بن حسن شیرازی را نخستین مهاجری می‌داند که وارد شرق آفریقا شده و بعد از ازدواج با یکی از دختران حکام بومی، نسل حکمرانان بعدی را تشکیل داده است.

تا 200سال بعد، فرزندان و نوادگان او، پادشاهی شیرازی‌ها در شرق آفریقا را بر عهده داشتند اما به واسطه توطئه‌های سیاسی و تفرقه‌اندازی بیگانگان، امپراتوری شیرازی‌ها در قرن چهاردهم میلادی و به‌تدریج سقوط می‌کند. داستان مهاجرت ایرانی‌ها به آفریقا داستان پر‌فراز‌و‌نشیبی دارد و اتفاقی نیست که بتوان آن را از کتاب تاریخ این قاره عجیب محو کرد. نسل مهاجران ایرانی را که اکنون در آفریقا زندگی می‌کنند به 2دسته می‌توان تقسیم کرد؛ دسته نخست، بلوچ‌تبارهایی که در نقاط مختلف تانزانیا از راه کشاورزی و تجارت معاش می‌کنند و اغلب با ساکنان بومی ازدواج کرده و نسلی دو‌رگه را از خود به جا گذاشتند و گروه دوم شیرازی‌تبارهای سیه‌چرده‌ای که در زنگبار زندگی می‌کنند و پیشینه خانوادگی‌شان را به خاندان شیرازی‌ها نسبت می‌دهند.

آثار ایرانی

بازمانده نسل شیرازی‌ها و بلوچ‌ها که اکنون در شرق آفریقا زندگی می‌کنند دیگر غریبه به‌حساب نمی‌آیند و کسی به چشم مهاجران بی‌نام‌و نشان و بی‌هویت به آنها نگاه نمی‌کند. آنها در تانزانیا، اوگاندا، کنیا و چند کشور دیگر آفریقایی ریشه کرده‌اند و خودشان را صاحب بسیاری از بناهای تاریخی می‌دانند. مثل «حمام کیدیچی» در حومه زنگبار که در قرن 12هجری قمری و پس از انتقال شهرزاد بیگم، نوه دختری فتحعلی شاه قاجار به آفریقا و توسط معماری ایرانی ساخته شده است. در منطقه باستانی زنگبار حمام دیگری به نام «حمامنی» یا حمام فارس‌ها وجود دارد که توسط دولت زنگبار به‌عنوان اثر ملی ثبت شده و شباهت عجیبی به حمام فین کاشان دارد.

 

این حمام در سال‌های 1870تا 1881میلادی مورد‌استفاده عموم قرار گرفته و نام حاجی غلامحسین به‌عنوان سازنده ایرانی روی سر‌در آن حک شده است. مسجد «کیزیم کازی» در قلب زنگبار هم که در سال1184هجری قمری به دستور یکی از سلاطین شیرازی‌تبار ساخته شده، قدیمی‌ترین مسجد این منطقه و یک بنای تاریخی به شمار می‌رود. آثار باستانی شهر تاریخی «باگامایو و کیلوا» که حدود 500سال محل استقرار امپراتوری شیرازی‌ها بوده و حالا به مخروبه‌ای بدل شده هم بر حضور پررنگ این قوم در شرق آفریقا دلالت دارد. خلاصه ردپای ایرانی‌ها در شرق آفریقا آن‌قدر پررنگ است که به آسانی محو نخواهد شد.

 

منبع: همشهری
کد مطلب: ۳۵۷۵۱۷
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت