سرطان، زیبایی و امید؛ قصه زنی که تسلیم نشد/ بیانکا بالتی کیست؟

تا همین چند ماه پیش، وقتی نام بیانکا بالتی را می‌شنیدیم، اولین چیزی که به ذهن می‌آمد، چهره‌اش روی صفحات مجلات مدی مانند ووگ ایتالیا، یا در تبلیغات و بیلبوردها بود، گاهی در آب‌های آبی پورتوفینو با عطر «لایت بلو» و گاهی در میان باغ‌های لیمو که یادآور سیسیل است یا در کمپین‌های دولچه و گابانا.

سرطان، زیبایی و امید؛ قصه زنی که تسلیم نشد/ بیانکا بالتی کیست؟

اما سپس جشنواره سن‌ رمو  فرا رسید. تنها چند ماه پس از اعلام ابتلای او به سرطان تخمدان، بیانکا بی‌پرده و بدون کلاه‌گیس روی صحنه حاضر شد؛ با چشمان آبی درخشان، لبخند وسیع و وقاری که در عین حال لطافتی غیرقابل مقاومت را پنهان می‌کرد. لحظه‌ای بود از جنس تحسین، لحظه‌ای که برای همیشه در حافظه ثبت می‌شود، چنین لحظاتی را هرگز فراموش نمی‌کنی.

اما درس پذیرش اصالت درونی نخستین درس او نبود. بیانکا در طول دو دهه فعالیت حرفه‌ای‌اش در دنیای مد، همواره کلیشه‌ها را شکسته و باورهای رایج درباره زن، مادری و برچسب‌های اجتماعی را بازتعریف کرده است. آن هم از دریچه صداقتی بی‌پرده، همان‌گونه که شایسته یک زن است. پاسخ‌های او همیشه مستقیم و روشن‌اند، بی‌هیچ ابهام یا حاشیه‌ای، اما در عین حال عمیق و برانگیزاننده تفکر.

قدرت و خوش‌بینی در نبرد با بیماری

هنگامی که خبر ابتلای خود به سرطان مرحله سوم را علنی کرد، نخستین جمله‌اش این بود: «من شکستش می‌دهم.» او نوشت: «مسیر طولانی در پیش است، اما مطمئنم که پیروز می‌شوم. برای خودم، برای عزیزانم (دخترانم در صدر این فهرست هستند) و برای همه شما که نیاز به نیرو دارید از من قرض بگیرید، چون من فراوان دارم.»

 

photo_2025-09-28_16-11-07

بیانکا در ادامه نوشت: «زندگی پر از فراز و نشیب است و تا اینجا، سرطان به من فرصت داده است حتی در موانع هم زیبایی ببینم.» این نگاه مثبت او واکنش‌های متفاوتی برانگیخت؛ برخی آن را بیش از حد خوش‌بینانه دانستند. اما حقیقت این است که ترس بیانکا، همان ترسی است که هر فرد مبتلا تجربه می‌کند. او با بیان آشکار و عمومی این تجربه، امیدی تازه به دیگران بخشید.

بیانکا تأکید می‌کند: این خوش‌بینی به معنای کوچک شمردن بیماری نیست، بلکه نوعی مقاومت است؛ مقاومت در برابر شکست خوردن. او در یک کنفرانس مطبوعاتی پیش از جشنواره سن‌رمو گفت: «من نمی‌خواهم از درد بگویم. نمی‌خواهم به‌عنوان بیماری که رنج می‌برد دیده شوم. می‌توانستم در تخت بمانم و دلسوزی بطلبم، اما امشب آمده‌ام تا زندگی را جشن بگیرم.»

photo_2025-09-28_16-10-57

رهایی از برچسب‌ها

بیانکا گاهی حتی دلش می‌خواهد وقتی از او می‌پرسند چه کاره است، چیزی غیر از «مدل» بگوید. دلیلش کلیشه‌هایی است که سال‌ها این حرفه را بی‌ارزش جلوه داده‌اند. او می‌گوید: وقتی مرا موفق‌ترین مدل ایتالیایی می‌خوانند، دوست دارم موفق‌ترین انسان همدل باشم زیرا در این حرفه، احساسات اغلب نادیده گرفته می‌شوند.

او از نسخه‌های گوناگون خودش در طول زندگی سخن می‌گوید: کودکی پرشور، نوجوانی درون‌گرا که هنوز با عروسک‌ها بازی می‌کرد، شاگرد ممتازی که بعد عاشق شد و به «دختر بدی» تبدیل گشت که خطر را دوست داشت. بیانکا پیش از آنکه به آنچه امروز هست تبدیل شود، همه این‌ها بود و همه این نسخه‌ها را با عشق می‌پذیرد.

رویاهای بزرگ

بیانکا در شهر کوچک لودی در ایتالیا به دنیا آمد، اما امروز در کالیفرنیا زندگی می‌کند. خاطرات پررنگ کودکی‌اش شامل موتورسواری در دشت‌های دره پو است. در آنجا، دنیا برای رویاهای بزرگش تنگ به نظر می‌رسید. پس از پایان دبیرستان به دانشگاه میلان رفت و هم‌زمان به‌عنوان کارگر سوپرمارکت کار می‌کرد.

photo_2025-09-28_16-11-01

با تشویق مادرش، به دنبال آژانس مدلینگ رفت. تنها ده روز پس از شروع، نخستین لوک‌بوک خود را برای ولنتینو گرفت، سپس روی جلد اولین مجله رفت و بعد در شوی اختصاصی دولچه و گابانا در فصل بهار/تابستان ۲۰۰۵ روی صحنه آمد. همکاری‌ای که دو دهه ادامه یافت. همان سال نیز برای کمپین برند توسط عکاس مشهور استیون مایزل جلوی دوربین رفت. برای دختری که پوستر ژیزل بوندشن را روی دیوار اتاقش داشت، این مسیر مانند تحقق یک رؤیای یک‌شبه بود.

تعبیر رویای مادری

با آغاز موفقیت‌های جهانی، بیانکا به نیویورک رفت و در همان دوران دخترش «ماتیلده» را از عکاس کریستین لوسیدی به دنیا آورد. اما مادری مانع مسیرش نشد. او تنها سه ماه بعد دوباره به صحنه مد بازگشت.

در سال ۲۰۲۲، بیانکا با صداقت درباره موضوعی حساس سخن گفت: اهمیت کنترل زنان بر آینده باروری خود. او توضیح داد چرا تخمک‌ فریز کردن می‌تواند آزادی عمل بیشتری به زنان بدهد. تا مادری را فقط به حضور یک مرد یا رابطه محدود نکنند. حتی بعدها آرزو کرد این امکان را به دخترش هدیه کند، تا وقتی ۲۱ ساله شد نگرانی‌ای از بابت آینده‌اش نداشته باشد. بیانکا گفت: «این برای من عمل آزادی است. نمی‌خواهم روزی در رابطه‌ای بمانم فقط به این دلیل که می‌ترسم دیگر نتوانم بچه‌دار شوم. این یک سرمایه‌گذاری روی خودم است.» با این سخنان، بحث گسترده‌ای درباره دسترسی به فناوری‌های باروری و حق زنان در تصمیم‌گیری درباره بدن‌شان برانگیخت.

photo_2025-09-28_16-10-52

از آسیب‌پذیری تا اصالت

در دنیایی که نقص‌ها پشت فیلترها پنهان می‌شوند، بیانکا راه دیگری برگزید: حقیقت. حضور او در جشنواره سن‌ رمو با لباس نقره‌ای روبرتو کاوالی، که شکافی داشت و جای بخیه‌های جراحی را آشکار می‌کرد، با تشویق ایستاده تماشاگران روبه‌رو شد. این انتخاب، پیام روشنی بود: اعتمادبه‌نفس، احترام به خود و شورش علیه انگ‌ها. او گفت: «می‌خواهم به جهان نشان دهم که در ظاهر کنونی‌ام هم قدرت دارم. من نسخه‌ای تازه از خودم را کشف کرده‌ام و دوباره احساس ارزشمندی می‌کنم.»

بیانکا یادآور می‌شود که زیبایی فقط در دوران خوش و آسان زندگی نیست؛ حتی در سخت‌ترین لحظات هم می‌توان آن را یافت. او می‌گوید هر کسی که بدنش بر اثر بیماری تغییر کرده، همچنان شایسته پوشیدن لباس رسمی و جشن گرفتن است.

این مسیر را در دیگر رویدادها نیز ادامه داد: در مهمانی پس از مراسم اسکار ۲۰۲۵ با لباس فندی کوتور و بدون کلاه‌گیس حاضر شد، و در شوی ولنتینو در پاریس نیز همین انتخاب را تکرار کرد. برای بیانکا، عشق به خود دیگر فقط موضوعی شخصی نیست؛ یک بیانیه سیاسی است.

 

 

منبع: خبر فوری
کد مطلب: ۳۸۴۷۶۴
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت