نگاهی به سیر موسیقی فیلم در چند دهه سینمای ایران

صدای «عهدیه» و «ایرج» روی تصویر همه بازیگران مرد و زن فیلمفارسی بود/ بعد از انقلاب از جواد یساری تا خسرو شکیبایی خواندند اما نتیجه مطلوب حاصل نشد

فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی هر کدام با موسیقی متن یا تیتراژ انتهایی خاطرات زیادی را در اذهان مردم زنده می‌کنند؛ اما اکنون نزدیک به دو دهه است که شاهد اثر ماندگار چندانی در بخش موسیقی متن فیلم‌های سینمایی و حتی سریال‌های پرمخاطب نیستیم.

صدای «عهدیه» و «ایرج» روی تصویر همه بازیگران مرد و زن فیلمفارسی بود/ بعد از انقلاب از جواد یساری تا خسرو شکیبایی خواندند اما نتیجه مطلوب حاصل نشد

 از دهه‌ی ۸۰ به بعد برای جبران این نقص، پای خوانندگان را به موزیک متن یا تیتراژ انتهایی فیلم‌ها و سریال‌ها باز کردند. با این حال برخی کارشناسان خساست کارگردان‌ها و تهیه کننده‌ها در هزینه کردن برا0ی ساخت موسیقی خوب در فیلم‌ها را عامل افت کیفی فیلم‌ها می‌دانند.

علی ضیابری کارشناس امور سینما و بازیگر تلویزیونی با اشاره به تاریخچه‌ی موسیقی متن فیلم، اولین موسیقی فیلم را مربوط به سال ۱۳۱۳ و فیلم "شیرین و فرهاد" به کارگردانی عبدالحسین سپنتا خواند و گفت: این کار اثر چندان درخشانی به لحاظ محتوا و موسیقی نبود. در آن زمان موسیقی متن فیلم به آن چیزی که ما امروز می‌شناسیم وجود نداشت. تا سال ۱۳۴۶ یکی از بزرگان موسیقی به نام "مرتضی حنانه" برای فیلم‌های مختلف موسیقی ساخت که قبل انقلاب در فیلم "فرار از تله" ساخته جلال مقدم و بعد از انقلاب در یکی از مردمی‌ترین اثرها یعنی سریال "هزار دستان" درخشش تاثیرگذاری داشت.

صدای «عهدیه» و «ایرج» روی تصویر همه بازیگران مرد و زن فیلمفارسی بود/ بعد از انقلاب از جواد یساری تا خسرو شکیبایی خواندند اما نتیجه مطلوب حاصل نشد

وی با اشاره به ساختار خواننده پروری در فیلم‌های قبل از انقلاب اظهار داشت: در فیلم‌های قبل از انقلاب برای خوانندگان نقش زن تنها یک خواننده را انتخاب می‌کردند که آن هم عهدیه بود و یا برای مردان یکی دو تا خواننده که یکی از آنها ایرج بود که فردین یا سایر بازیگران جای آنها لب‌خوانی می‌کرد. اما امروز می‌بینیم که هر فیلمی یک خواننده دارد و ذائقه‌ی مخاطب را درنظر می‌گیرد.

ضیابری تصریح کرد: در دهه‌ی ۶۰ فیلم‌ها یا بیشتر عاطفی با محور خانواده بود یا فیلم‌های حادثه‌ای که موسیقی هیجان انگیز و تند داشت. مثل فیلم "بایکوت" به کارگردانی محسن مخملباف یا "مشت" به کارگردانی سیامک اطلسی که کارگردان از آرشیو فیلم‌های قدیمی و قبل از انقلاب برای موسیقی فیلم استفاده می‌کرد؛ در واقع خودشان برای فیلم به طور اختصاصی موسیقی متن نمی‌ساختند.

بازیگر سریال تهران پلاک یک در ادامه با تمجید از موسیقی فیلم در میانه‌ی دهه ۶۰ گفت: در میانه‌ی این دهه موسیقی‌های قابل توجهی در فیلم‌ها شاهد بودیم که بعد از سال‌های ۶۲ و ۶۳ نمود یافت؛ اما نمونه‌های تاثیرگذار بر ذهن مخاطب وجود داشت؛ مثلا فریدون شهبازیان در فیلم "آن سفرکرده" و "آوار" یا کامبیزروشن روان با فیلم "سرزمین آرزوها" و "پدربزرگ" بسیار خوش درخشید.

این کارشناس سینما تصریح کرد: برخی فیلم‌ها در دهه‌ی ۶۰ برای تاثیر گذاری بر ذهن مخاطب و دور کردن تماشاچی از انبوه موسیقی‌های تو در تو لابه لای فیلم روزه سکوت در پیش گرفتند و بدون موسیقی متن ظاهر شدند، مثل "گل‌های داوودی"، "مدرسه‌ای که می‌رفتیم" و "دونده" که البته همین اتفاق چند سال بعد در مورد فیلم "درباره الی" هم افتاد.

ضیابری با بیان اینکه پرفروش بودن بیشتر فیلم‌ها در دهه‌ی ۶۰ به کارگردان‌ها برای انتخاب موسیقی خوب انگیزه می‌داد، افزود: به عنوان مثال آهنگ سازان فعال و پرکاری مثل بابک بیات در"شاید وقتی دیگر" و "عروسی خوبان"، ناصرچشم آذر در "هامون"، مرتضی حنانه در "تیرباران" و "هزار دستان" و مجید انتظامی در "سناتور" و "شب بیست و نهم" رکورد تاثیرگذاری در تاریخ موسیقی فیلم‌های سینمایی در ایران بر جا گذاشتند.

وی افزود: از سال ۷۶ آواز و خوانندگی به فیلم‌ها اضافه شد و خواننده‌هایی مانند اصفهانی، افتخاری، اخشابی در تیتراژ سریال‌ها و فیلم‌ها می‌خواندند که تأثیر به سزایی در جذب مخاطب داشت و در دهه‌ی هشتاد احسان خواجه امیری هم به آنها اضافه شد.

این کارشناس امور سینما با بیان اینکه آواز خواندن خسرو شکیبایی در فیلم "خواهران غریب" تأثیر زیادی در جذب مخاطب داشت، گفت: آواز خواندن در فیلم‌های بعد از انقلاب به نوعی فیلم‌های فارسی را برای مخاطب تداعی می‌کرد.

صدای «عهدیه» و «ایرج» روی تصویر همه بازیگران مرد و زن فیلمفارسی بود/ بعد از انقلاب از جواد یساری تا خسرو شکیبایی خواندند اما نتیجه مطلوب حاصل نشد

وی با بیان اینکه در دهه‌ی نود چندان موسیقی برجسته‌ای در فیلم‌ها نداشتیم، اظهارکرد: مثلا در کمدی‌های سطح پائین و بی کیفیت در حال حاضر سینمای کشور تا جایی پیش می‌روند که برای فروش فیلم و جذب مخاطب از خواننده‌های کوچه بازاری مثل جواد یساری استفاده می‌کردند و حتی به سمت سبک‌های سخیف و رقص و آوازهای هندی رفتند که این نشانه‌ای از به حاشیه بردن موسیقی ایرانی است؛ چون فکر می‌کردند زرق و برق موسیقی کوچه بازاری و سطح پائین هندی در فروش فیلم آنها تأثیر دارد. ما می‌بینیم که در همین فیلم‌های دهه‌ی ۹۰ حتی در فیلم‌های کودک و نوجوان، کودکان هم دست به بلندگو شده و خوانندگی کردند که این روند مبتذل حرکت در پیچ خطرناک بر روی خطی ممتد است.

ضیابری با اشاره به این نکته که در دهه‌ی ۹۰ فیلم‌ها حادثه‌ای بوده‌اند و شبیه هم و از تم خاصی مانند دهه‌ی شصت تبعیت نمی‌کردند، تصریح کرد: موسیقی فیلم‌های فارسی یا قبل از انقلاب از فقر فرهنگی برخوردار بود؛ اما امروزه موسیقی فیلم به علت گسترش آلات و ابزارهای موسیقی و موج گسترده خواننده‌های جدید از غنای فرهنگی برخوردار است. در فیلم‌های فارسی قدیم با وجود نداشتن محدودیت، از امکانات استفاده نمی‌کردند؛ امروز امکانات زیاد موجود است، اما بازهم موسیقی در فیلم‌ها کیفیت لازم برای جذب مخاطب را ندارد و خلاء کار خوب به قدری محسوس است که حتی وزیر هم همه نوع چراغ سبزی از جمله برگزاری کنسرت را می‌دهد؛ اما بازهم اثری از موسیقی با کیفیت در فیلم‌ها دیده نمی‌شود و این به نوعی یک سقوط در قهقراست.

این کارشناس موسیقی با بیان این نکته که در گذشته موسیقی متن تأثیر زیادی در جذب مخاطب داشت و موسیقیدانان برجسته شاهکارهای هنری می‌آفریدند، اظهار داشت: امروزه کارگردان‌ها و تهیه کننده‌ها به موسیقی فیلم اهمیت چندانی نمی‌دهند.

منبع: خبر آنلاین
کد مطلب: ۳۶۵۶۷۱
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت