داستان کوتاه در شهرکی غریب قسمت اول

هنگام قدم زدن، وقتی از در خانه‌شان رد می‌شدم چیزی غریب در دلم می‌جوشید. همین قدر توانستم درباره‌شان بدانم که درآن خانه...

داستان کوتاه در شهرکی غریب قسمت اول

داستان کوتاه : در شهرکی غریب

 نویسنده : شروود آندرسن

ترجمه : مرضیه ستوده

 با صدای : بهروز رضوی

 

 

کد مطلب: ۳۵۴۹۹۵
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت