۴۰۰ نقاشی رازآلود دیوار‌های تهران

گرافیتی‌هایی نقاشی شده با خاک سرخ چند سالی است که در کوچه‌ها و خیابان‌های تهران ساکن شده‌اند، کافی است هنگام عبور در شهر و میان شلوغی‌ها خوب نگاه کرد، آن وقت است که مردان، زنان و حیوانات سرخ پوش فرصت عرض اندام پیدا می‌کنند.

۴۰۰ نقاشی رازآلود دیوار‌های تهران
گرافیتی‌هایی با خاک سرخ حالا به بخشی از جذابیت شهر تهران تبدیل شده‌اند و توجه عابران را به خود جلب می‌کنند، اما کمتر اطلاعاتی در رابطه با چرایی ایجاد این طرح‌ها و نقاش آن‌ها وجود دارد.

بدون هیچ سخنی ناظر شهر هستند، با قامتی سرخ به عابران بی حوصله شهر خیره می‌شوند تا شاید برای لحظاتی نگاهی را به سمت خود میخکوب کنند.

گرافیتی‌هایی نقاشی شده با خاک سرخ چند سالی است که در کوچه‌ها و خیابان‌های تهران ساکن شده‌اند، کافی است هنگام عبور در شهر و میان شلوغی‌ها خوب نگاه کرد، آن وقت است که مردان، زنان و حیوانات سرخ پوش فرصت عرض اندام پیدا می‌کنند.

خاک سرخ نقطه مشترک تمام این نقاشی‌ها است، باد، باران و گذر زمان شاید بخشی از نقش‌ها را شسته باشد، اما اعجاز خاکسرخ به راحتی از تن دیوار پاک نمی‌شود و ویژگی این خاک، برگ برنده نقاشی‌های ثبت شده بر دیوار‌های تهران شده است.

اطلاعات موجود گواه آن هستند که ۴۰۰ طرح به این شکل بر روی دیوار‌های تهران وجود دارد و به جز تهران نیز شهر‌های خرمشهر، رشت، یزد و دمشق نیز طرحی از نقاش تصاویر سرخ به یادگار دارند.

وجه تمایز گرافیتی‌های سرخ رنگ پایتخت با سایر گرافیتی‌ها مربوط به طرح و رنگ آن است چرا که گرافیتی‌ها با طرح‌ها و نوشته‌ها اعتراضی در دیوار‌ها نقش می‌ببندند، اما اندک اطلاعات موجود از نقاش این طرح‌ها، گواه این است که نقاشی‌های سرخ شهر حامل هیچ نگاه نقادانه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیستند و با الهام از نقاشی‌های غارنشینان خلق شده‌اند.

هر چند نقاش این گرافیتی‌ها با نام «میرزا حمید» در اینستاگرام شناخته می‌شود، اما تصویری و نشانی از او وجود ندارد، گویی این نقاش می‌خواهد با پنهان کردن خود، فرصت سخن را به طرح‌هایش بدهد.

او درگفتگویی که سال‌ها پیش با نشریه چلچراغ داشت، در رابطه با دلایل ناشناخته ماندنش توضیح داده بود: «دوست دارم نقاشی‌هایم مثل یک راز در شهر دیده شوند. هرچقدر من کمتر باشم، نقاشی‌ها درست‌تر دیده می‌شوند.»

همین نگاه و ایجاد ابهام در هویت این هنرمند نقاشی خیابانی موجب شده است تا داستان‌سرایی‌های جالبی پیرامون نقاشی‌های او ایجاد شود. او در همان گفتگو در این رابطه روایت کرده بود: «در عودلاجان بعضی از ساکنان به عکاسان گفته بودند از وقتی ما این‌جا بودیم، این نقاشی‌ها بودند.»

عودلاجان

گرافیتی نقش بسته در خرابه‌های عودلاجان​​​

بسیاری از افراد، نقاشی‌های «میرزا حمید» را به واسطه نمایشگاه آثارش در عودلاجان می‌شناسند، اما گشت و گذار در شهر، نشان دهنده این واقعیت است که این طرح‌ها در بسیاری از خیابان‌های مرکز و شمال شهر نیز ثبت شده است.

به شهر رنگی دوباره دادند

کوچه ارفع در موازات خیابان بهار شیراز، یکی از خیابان‌هایی است که نقاشی‌های سرخ رنگ «میرزا حمید» را در خودجای داده است. زنان و مردانی ایستاده کنار هم در گوشه‌ای از دیوار کوچه نقش بسته‌اند.

پیرمردی از دالان باریکی که درمیانه کوچه ارفع وجود دارد عبور می‌کند و بدون آنکه سرعتش را کم کند از گوشه چشم، نگاهی به نقاشی‌ها می‌اندازد. آنطور که پیرمرد توضیح می‌دهد روز‌های زیادی از این خیابان عبور کرده است، اما این نقاشی تا به حال توجه‌اش را جلب نکرده بود: «راستش رو بخواهی، تا الان این نقاشی رو ندیده بودم. این طرح‌ها جالب هستند، اما اینکه روی دیوار‌ها کشیده می‌شن، نمیدونم خوبه یا بد.»

نقاشی قرمز

انتهای کوچه به نقاشی سرخ رنگ دیگری ختم می‌شود، دیواری که درست روبروی کوچه قرار دارد، همچون قاب عکسی با تصویر یک مرد و حیوان اهلی‌اش پر شده است. صاحب یکی از مغازه‌های اطراف پس از آنکه زباله خود را در دهان گشاد سطل زباله همجوار با این نقاشی دیواری می‌اندازد، به آرامی می‌گوید: «دقیق نمی‌دونم این نقاشی را از کی روی این دیوارکشیدن، اما هر چی هست که ما راضی هستیم.»

۴۰۰ نقاشی رازآلود

او این جملات را در مسیر مغازه‌اش گفت و همکارش که در ورودی مغازه ایستاده بود، با شنیدن صحبت‌های رد و بدل شده، ادامه داد: «فکرکنم ۴ ماه پیش بود که یک خانم این نقاشی رو کشید. هر روز قبل از اینکه مغازه را باز کنیم، این نقاشی را می‌بینم. خوشم میاد که به این دیوار‌های مرده، یک رنگ و رویی دادن. مخصوصا این رنگ خاص توی ذهن آدم می‌مونه.»

تصویری مخدوش از یک پرنده

تمام نقاشی‌ها آنقدر خوش اقبال نیستند که بتوانند برای مدت طولانی روی یک دیوار ساکن شوند. یک ستون تنها در خیابان سازمان آب تا چندی پیش جایی برای رها شدن یک پرنده از دستان یک مرد بود، اما مدتی بعد چهره مرد و پرنده در حال پرواز با اسپری رنگ مخدوش شد.

نگهبان سازمان آب که خیابان و این ستون در معرض دیده او قرار گرفته است، دل خوشی از این نقاشی‌ها ندارد: «چرا باید این نقاشی را روی دیوار بکشند، من نمی‌دونم چه کسی این تصویر را خط زده، اما خب کشیدن این نقاشی‌ها روی دیوار چه فایده‌ای داره.»

پرنده

عکس یادگاری با نقاشی‌ها

میدان عالی قاپو سمت میدان جهاد نیز چند صباحی می‌شود که تصویر ۶۸ مرد و زن ایستاده رو به آفتاب را قاب گرفته است و وسعت تصویرکفایت می‌کند تا هر عابری خواسته و ناخواسته به دیوار خیره شود.

احمد سال‌ها است به عنوان نگهبان از زمینی که این دیوار در آن قرار دارد، نگهبانی می‌کند. او با رضایت خاطر از این نقاشی‌ها حرف می‌زند: «این نقاشی را چند وقت پیش کشیدن تاحالا هم کسی نظر بدی در موردشون نداشته و حتی بار‌ها شده که دیدم آدمای جوان و پیر کنار دیوار اومدن و عکس یادگاری گرفتن.»

۴۰۰ نقاشی رازآلود

احمد با قدم‌هایی آهسته از مقابل ۶۸ مرد و زنی که مدتی است همسایه او شده‌اند، می‌گذرد و می‌گوید: «من که دوست دارم این نقاشی‌ها اینجا باشن.»

در اتاقکی که احمد در آن زندگی می‌کند، بسته می‌شود، خیابان باز هم به همان سکوت قبلی باز می‌گردد و دیوار مانند بومی دریک گالری نقاشی منتظر می‌ماند تا شاید رهگذری نگاهی به او بیندازد و با قدم‌هایی آهسته، داستان این دیوار را در ذهن خود روایت کند.

منبع: همشهری
کد مطلب: ۳۶۰۸۶۶
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت