افشای ماجراهای پایان‌ناپذیر اشرافی

درام «کوچه دانتون: یک عصر جدید» نوعی تاریخ‌نگاری خیالی و ادامه‌ای بر فیلم «کوچه دانتون» محصول سال ۲۰۱۹ است. هر دو فیلم البته از سریال تلویزیونی معروف و موفقی مشتق شده‌اند که در دهه اخیر از شبکه‌های مختلف اروپایی و امریکایی و همچنین در آسیا و اقیانوسیه پخش شده، ریتینگ (درجه ارزشگذاری) بالایی داشته و در واقع محبوبیت آن دلیل اصلی تدوین و ارائه دو نسخه سینمایی از روی این سریال بوده است.

افشای ماجراهای پایان‌ناپذیر اشرافی

فیلمنامه نسخه جدید «کوچه دانتون» را جولیان فلوز نوشته که فیلم نخست و سریال مربوطه نیز کار او بوده است با این تفاوت که فیلم نخست را مایکل انگلر ساخته و نسخه جدید را سایمون کورتیس کارگردانی کرده است. نسخه تازه (کوچه دانتون: یک عصر جدید) که در بریتانیا، بخشی از اروپای غربی و در سینماهای امریکای شمالی مرکزی به نمایش درآمده، همانند فیلم نخست از اکثر سایت‌ها و نهادهای سینمایی نمره قبولی گرفته است.

سفر به پاریس

ماجراهای «یک عصر جدید» طبعاً همچنان پیرامون خاندان‌های اشرافی و قدیمی گرانتام و باگشا و وابستگان آنها و اتفاقات کوچک و بزرگ زندگی و روابط اجتماعی‌شان است. در سال ۱۹۲۸ تام برنسون که داماد طلاق گرفته اول گرانتام است، با لوسی اسمیت که دختر لیدی باگشا و تنها وارث دارایی‌های این خاندان است، ازدواج می‌کند و اندک مدتی بعد ویولت کرالی که او را کنتس خاندان گرانتام می‌نامند، افشا می‌کند که مارکز دومونت میرایل که به‌تازگی مرده است، سال‌ها پیش یک ویلا را به او هدیه داده و او نیز این ماجرا را تا امروز پنهان نگه‌داشته بود. ویولت این ویلا را به نوه خود سیبی هدیه می‌دهد تا او از این‌ پس زندگی آرام‌تر و مرفه‌تری داشته باشد. سپس نوبت به فرد تازه‌ای که به جای مارکز دومونت میرایل حائز این سمت شده می‌رسد تا خاندان ویولت کرالی را به فرانسه دعوت و مدتی از آنها پذیرایی کند.

نسخه‌های دیگری در راه است

در جریان همین رفت و آمدها چند راز دیگر خانوادگی کرالی‌ها و مسائل مونت میرایل افشا می‌شود تا روابط پیچیده اینگونه خاندان‌ها که خمیرمایه «کوچه دانتون» و آثاری از این دست است، استمرار یابد؛ همان چیزی که در ذات و سرشت این داستان‌های اشرافی و روابط درباری و امثال آن هست و جولیان فلوز و همتاهای او مهارت ویژه‌ای در پردازش و عرضه مکرر نسخه‌های مختلف آن دارند.

از کوچه دانتون تا گاسفورد پارک

گاهی به‌نظر می‌رسد این سریال و نمونه‌های دیگر آن چیز تازه‌ای برای گفتن ندارند و در هر نسخه جدید سینمایی فقط نان افشاگری‌ها و روشن شدن رازهایی را می‌خورند که شاید برای جامعه غربی و بویژه اشرافی‌های بریتانیا جالب باشد و سردرآوردن از آن جذابیت‌هایی داشته باشد اما واقعیت امر این است که برای طیف وسیعی از بینندگان در سطح جهان و بویژه برای جوامع شرقی فاقد کشش هستند و پس از دیده شدن چند اپیزود اشتیاق آن فروکش می‌کند. سریال کوچه دانتون به شش فصل بسط یافت و فیلم سینمایی اول هم جمع‌بندی از کل ماجراهای آن به همراه توضیحاتی تازه درباره افشاگری‌ها بود. کار جولیان فلوز برای نسخه جدید سینمایی این سری آثار، پیدا کردن موضوعات و مواردی بوده است که از قسمت‌های قبلی رها شده و بدون فرجام مانده باشند و توضیحاتی جدید و اضافی را بطلبند و با اینکه او این مضامین را یافته و نکات جدیدی را توضیح و ارائه داده است. ولی نباید گمان برد که او در این کار همان‌قدر موفق بوده که بیش از دو دهه پیش در تدوین فیلمنامه «گاسفورد پارک» موفق بود. «گاسفورد پارک» که از کارگردانی رابرت آلتمن فقید بهره می‌برد، اسکار برترین فیلمنامه را نصیب فلوز کرد و او را به استاد درجه یک توصیف روابط درباری مبدل ساخت. نسخه جدید «کوچه دانتون» این عنوان را از فلوز نمی‌گیرد اما به‌وضوح ثابت می‌کند که او برای استمرار این روند و تکرار همان دستاوردها با انواع دشواری‌ها روبه‌رو است و کارش با گذشت زمان سنگین‌تر می‌شود.

منبع: ایران
کد مطلب: ۳۶۴۰۷۷
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت