حافظ‌خوانی شمس لنگرودی

شمس لنگرودی غزلی از حافظ را به مناسبت روز بزرگداشت این شاعر خواند.

حافظ‌خوانی شمس لنگرودی

حجابِ چهرهٔ جان می‌شود غبارِ تنم

خوشا دَمی که از این چهره پرده برفکنم

چُنین چمن نه سزایِ چو من خوش‌اَلحانی‌ست

رَوَم به گلشنِ رضوان، که مرغِ آن چمنم

عیان نشد که چرا آمدم، کجا بودم

دریغ و درد که غافل ز حالِ خویشتنم

چگونه طوف کنم در فضایِ عالمِ قدس؟

چو در سراچهٔ ترکیب، تخته‌بندِ تنم

اگر ز خونِ دلم بویِ شوق می‌آید

عجب مدار که هم‌دردِ نافهٔ خُتنم

مرا که منظر حور است مسکن و مأوی

چرا به کوی خراباتیان بود وطنم

طرازِ پیرهنِ زَرکِشم مَبین چون شمع

که سوزهاست نهانی درونِ پیرهنم

بیا و هستیِ حافظ ز پیشِ او بردار

که با وجودِ تو کس نشنود ز من که منم


منبع: ايسنا
کد مطلب: ۳۸۵۰۷۳
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت