انتقاد روزنامه ایران از هو شدن سمیعی در کنسرت ابی

روزنامه ایران نوشت: پروفسور سمیعی جراح مشهور مغز در کنسرت ابی خواننده لس آنجلسی هو شد.

انتقاد روزنامه ایران از هو شدن سمیعی در کنسرت ابی

این اتفاق جنجالی به سرعت فضای مجای را درنوردید و انتقاداتی را نیز برانگیخت.

چند سال است مدام عکس‌های هویدا را منتشر می‌کنند و عکس نادر جهانبانی در ابتدای انقلاب و وامصیبتا سر می‌دهند:«این حکومت از اول با عقل و تخصص مشکل داشت» و مدام ناله می‌کند.
 

چند سال است عکس‌های با کراوات محمدرضا پهلوی را که مثلاً نماد خوش تیپی است کنار چند آخوند منتشر می‌کنند و می‌گویند چی بودیم و چی شدیم»

انتقاد عجیب روزنامه ایران از هو شدن سمیعی در کنسرت ابی

چند سال است عکس‌های فیروز نادری را که در ناسا بوده نشر می‌دهند و می‌گویند «اگر عقلی بود این نخبگان داخل کشور بودند».

چند سال است پندار نیک و گفتار نیک را روی بدن خود تتو کرده و انسانیت را در این گفتارها معرفی می‌کنند، نه توجه به ادیان ابراهیمی.

این موارد فقط اندکی از مقایسه‌های اپوزیسیون در چند سال اخیر بود؛ به نوعی خود را نماد عقلانیت نشان می‌دهند و حکومت را نماد عقب‌افتادگی و...

خب حالا پروفسور سمیعی که قطعاً هم اهل علم است و نخبه و هم یکی از مفاخر پزشکی ایران و اصلاً هم آدم سیاسی به سبک خاصی که حکومت‌ طلب می‌کرده نبوده است چرا هو می‌کنند؟ به چه جرمی؟ مگر کراوات، تخصص و خوش تیپی مهم نبود؟

جرم پروفسور سمیعی مشخص است؛ او ذهن و عقل خود را در اختیار اینترنشنال، من‌وتو و امثال مسیح علی نژاد، پهلوی و اسماعیلیون قرار نداده و مثل گله‌ای که هر آنچه از او تقاضا می‌کنند عمل نکرده است.

جرم پروفسور همین بود؛ او مثل جماعتی که نه پرسش دارند و نه فکر می‌کنند عمل نکرده و مسیر خودش را طی کرده است و تشریف برده به یک کنسرت موسیقی تا لحظاتی شاد باشد، همین. اینکه این جماعت در آن سر دنیا و در وسط کنسرت او را هو می‌کنند، به نظر اگر قدرتی داشته باشند چه می‌کنند؟

اگر قدرت در دست این مصرف‌کنندگان روانگردان باشد، همان‌طور که خودشان می‌گویند حمام خون راه خواهند انداخت و اسم این حمام خون را پیشرفت می‌گذارند و بعدها مثل همین الان که در برابر کشته شدن بیش از 30 هزار نفر (در غزه) می‌گویند حقشان است و می‌خواستند حمله نکنند و چشم بر جنایاتی که همه عالم به آن اعتراض کردند بسته‌اند، فردای قدرت هم چنین می‌کنند.
البته از جماعتی که مصرف‌کننده هستند انتظاری نیست ولی فقط از آن جهت که خود را نماد عقل و پیشرفت می‌دانند، بسیار نگران‌کننده است، نه برای ایران بلکه برای جهان چراکه روزگاری را شکل داده است که مصرف‌کنندگان روانگردان تصور می‌کنند گاندی و ماندلا هستند.

در جهان خطرناکی زیست می‌کنیم؛ ماندلا و گاندی‌های جدید به جای صلح به شیوه سلاخی فکر می‌کنند!

کد مطلب: ۳۷۳۹۵۱
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت