داستان صوتی ساده دل نوشته گوستاو فلوبر قسمت سوم
«سادهدل» نوشتهی «گوستاو فلوبر» در پنج بخش به شرح زندگی کلفتی به نام فِلیسیته میپردازد.
از گذشتهی او همانقدر میدانیم که پدر و مادرش را از دست میدهد و یک شکست عشقی میخورد. تئودور پسری که به او قول ازدواج میدهد برای پول با پیرزنی ثروتمند از توک به نام مادام لوئوسه ازدواج میکند. بعد از این شکست دختر که کلفت مزرعهای در لِزِکو است آنجا را ترک میکند و راهی پنلوک میشود و آنجا خانم ِ شویمردهای را میبیند که او را استخدام میکند. «ربع ساعتی بعد، فلیسیته در خانهی جدیدش مستقر شد. در آغاز مدتی مبهوت و مقهور «سبک خانه» و یاد «آقا» بود که بر همه چیز سایه افکنده بود. پل و ویرژینی، پسر هفت ساله و دخترِ تازه پا در چهار سالگی نهاده، در چشمش ساخته از مادهای گرانبها مینمودند.
دیدگاه