ماجرای اشتباهات داوینچی در تابلوی «شام آخر»

«شام آخر» لئوناردو داوینچی یکی از تأثیرگذارترین آثار تاریخ هنر است و همچنان الهام‌بخش نسل‌های پی‌درپی از هنرمندان و پژوهشگران باقی مانده است.

ماجرای اشتباهات داوینچی در تابلوی «شام آخر»

این شاهکار رنسانسی، که میان علم، کمال‌گرایی و تجربه‌های فنی داوینچی شکل گرفت، با وجود فرسایش زمان، هنوز به‌عنوان نمادی از نبوغ انسانی و بیانگر پیوند میان ایمان و خرد شناخته می‌شود.

به نقل از آرت نیوز، اثر «شام آخر» (۱۴۹۵ تا ۱۴۹۸ میلادی) که پس از «مونالیزا» دومین شاهکار بزرگ لئوناردو داوینچی به شمار می‌رود، نه‌تنها به‌دلیل عظمت هنری خود، بلکه به‌واسطه وضعیت فرسوده‌اش نیز شهرت یافته است. امروزه جزئیات این نقاشی به سختی قابل تشخیص‌اند و آنچه باقی مانده، همچون شبحی از شکوه اولیه‌اش است؛ تصویری که در مرز میان نابودی و بقا معلق مانده است. شاید بتوان گفت این اثر قربانی نبوغ خالق خود شد؛ هنرمندی که از پذیرش محدودیت‌های فنی سر باز زد و همین سرکشی، شاهکارش را به مرز نابودی کشاند.

نبوغ بی‌مرز داوینچی

در دوران رنسانس، زمانی که مرز میان علم و هنر هنوز به‌روشنی امروز مشخص نبود، داوینچی (۱۴۵۲–۱۵۱۹) چهره‌ای یگانه به شمار می‌رفت. او در ده‌ها دفتر یادداشت، هزاران طرح و نوشته درباره کالبدشناسی، نجوم، گیاه‌شناسی، نقشه‌نگاری و دیرینه‌شناسی ثبت کرد و حتی طرح‌هایی از ماشین‌های پرنده، زیردریایی، تانک و سلاح‌های مدرن ارائه داد؛ طرح‌هایی که قرن‌ها جلوتر از زمان خود بودند.

اگرچه این پژوهش‌های علمی به شکوفایی هنر او کمک کردند، اما حجم انبوهشان نشان می‌دهد که شاید علاقه اصلی داوینچی بیش از نقاشی، به علم بوده است؛ گمانه‌ای که با فهرست طولانی آثار ناتمام او تقویت می‌شود. با این حال، در مورد «شام آخر»، نابودی اثر نه به‌دلیل بی‌میلی او، بلکه نتیجه روش تجربی و غیرمتعارفی بود که برای خلق آن برگزید.

تولد اثری ماندگار در صومعه‌ای میلان

این نقاشی در تالار غذاخوری صومعه‌ی دومینیکی سانتا ماریا دل گراتسیه در میلان قرار دارد و در سال ۱۴۹۵ به سفارش لودوویکو اسفورتزا، دوک میلان، آغاز شد. موضوع آن به مراسم شام پِسَح اشاره دارد؛ شامی که مسیح اندکی پیش از دستگیری و مصلوب شدن با شاگردانش صرف کرد و در آن فاش ساخت که یکی از آنان به او خیانت خواهد کرد. در همین لحظه، مسیح نان و شراب را به‌عنوان نماد بدن و خون خود عرضه می‌کند؛ آیینی که بعدها اساس عشای ربانی در سنت مسیحی شد.

تجربه‌ای فنی که به فاجعه انجامید

در نقاشی‌های دیواری معمول، رنگ‌دانه‌های محلول در آب روی گچ تازه زده می‌شوند تا پس از خشک شدن، رنگ در دیوار تثبیت شود. اما این روش با سبک کار دقیق و تدریجی داوینچی سازگار نبود؛ او می‌خواست سایه‌روشن‌های ظریف و گذارهای نرم رنگی را با تکنیک «اسفوماتو» خلق کند. بنابراین تصمیم گرفت رنگ تمپرا را بر سطح خشک و آماده‌شده‌ای از گچ، قیر، صمغ ماستیک و سرب سفید اجرا کند؛ روشی که بعدها فاجعه‌بار از کار درآمد.

«شام آخر» بر دیواری بیرونی و نازک کشیده شده بود که در برابر تغییرات دما و رطوبت آسیب‌پذیر بود. بخار و دود آشپزخانه صومعه و نیز دود شمع‌ها در گذر زمان، نقاشی را فرسوده کردند. نخستین گزارش از وضعیت بد آن به سال ۱۵۱۷ بازمی‌گردد و تنها نیم‌قرن بعد، زندگینامه‌نویس معروف جورجو وازاری آن را «کاملاً نابود» توصیف کرد.

 

منبع: فرارو
کد مطلب: ۳۸۵۳۷۹
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت