همه چیز از «ساعت خوش» شروع شد

سرنا_سال ۷۳ را می‌توان نقطه شروع کمدی‌های تازه در تلویزیون به حساب آورد.

همه چیز از «ساعت خوش» شروع شد

روزنامه «جام جم» در ادامه نوشت:

سالی که در آن «ساعت خوش» ساعات خوشی را برای مخاطبان شبکه دو سیما ایجاد و چهره‌های جدیدی را به عالم سینما و تلویزیون معرفی کرد که پیش از آن بیشتر در تئاتر فعالیت داشتند و برای عموم مردم چندان شناخته‌شده نبودند؛ چهره‌هایی که تا امروز اصلی‌ترین طنزپردازان عرصه تصویر هستند.

این مجموعه که برای نسل امروز هم به یمن وجود شبکه‌های اجتماعی و منتشرشدن بخش‌هایی از آن، تاحدودی شناخته‌شده است، همچنان می‌تواند لبخند بر لب کسانی بیاورد که طنزهای آیتمی را می‌پسندند و طرفدار کارهای مهران مدیری هستند.

در اینجا نگاهی به این سریال خاطره‌انگیز و موثر در مسیر طنزهای تلویزیونی انداخته‌ایم. از سرنوشت تعدادی از هنرپیشگان آن گفتیم و با چند بازیگر که در این مجموعه حضور داشتند،گفت‌وگو کردیم.

کی چه کاره بود؟

کارگردان: کارگردانی ساعت خوش را مهران مدیری بر عهده داشت که آن سال‌ها اصلا مثل امروز شناخته‌شده و چهره چندان مطرحی در کمدی نبود اما کم‌کم با سبک خاص مجموعه‌سازی‌اش توانست در این مسیر خود را ثابت کند.

نویسندگان: داوود اسدی، ارژنگ امیرفضلی، رضا عطاران، مهدی فیروزی و علیرضا مسعودی جزء گروه نویسندگان این مجموعه بودند که غالب آنها پس از این مجموعه به کار خود در ژانر کمدی ادامه دادند. زنده‌یاد داوود اسدی، چند کار کمدی داشت و در ادامه حضور پررنگ‌تری در ژانرهای دیگر را تجربه کرد. امیرفضلی، عطاران و مسعودی کار را بیشتر در همین ژانر ادامه دادند.

تهیه‌کنندگان: علی سمنانی و حسن سمنانی بودند و رضا نادری هم تهیه‌کننده اجرایی مجموعه بود. آنان جزء تهیه‌کنندگان حرفه‌ای و نوآور تلویزیون بودند که در این اثر و در پروژه‌های دیگر خود هر بار سراغ کار تازه‌ای می‌رفتند که عموما میان مردم محبوب می‌شد. «ساعت خوش» یکی از شاخص‌ترین آثار آنها در سال‌های ظهور خود گرچه رقیب قدری نداشت و زمانی پخش می‌شد که تعداد شبکه‌های سیما هم به این اندازه نبود اما فقط از این مزیت سود نمی‌برد و رویکرد تازه‌ای به طنز تصویری داشت که تا آن زمان مخاطبان تلویزیون کمتر با آن روبه‌رو شده بودند. به همین خاطر مجموعه‌ای به اصطلاح خیابان‌خلوت‌کن شد و تکیه‌کلام‌های بازیگران آن و موقعیت‌های شوخی که در برخی قسمت‌ها شکل می‌گرفت، به میان مردم و گردهمایی‌های دوستانه و خانوادگی آنان راه پیدا کرد و باب شد.

بازیگران: مهران مدیری، نادر سلیمانی، امیر غفارمنش، رضا شفیعی‌جم، ارژنگ امیرفضلی، رضا عطاران، حمید لولایی، نصرالله رادش، داوود اسدی، سعید آقاخانی، یوسف صیادی، فاطمه هاشمی، رامین ناصرنصیر، پوپک گلدره، نعیمه نظام‌دوست، معصومه کریمی، طیبه ابراهیم، نیما فلاح، اردشیر منظم، محسن حاجیلو، آرش میراحمدی، علیرضا مسعودی و ... جزء بازیگرانی بودند که مقابل دوربین این سریال رفتند. بسیاری از آنها با این مجموعه به شهرت رسیدند و برخی هم در عالم حرفه‌ای راهی برای خود گشودند تا با آثار بعدی‌شان بیشتر به عموم مخاطبان شناسانده شوند. بازیگران این مجموعه پس از توقف پخش سریال، برای مدتی با ممنوع‌الکاری مواجه شدند که برخی از آنان اذعان می‌کنند هنوز دلیل این اتفاق را نمی‌دانند. در این دوران هر یک مشغول کاری غیر از حوزه تصویر شدند و بعد از آن با پیشنهادهای تازه دوباره به این عرصه بازگشتند.

چرایی یک ماندگاری

با نگاه به مجموعه ساعت خوش و نتایجی که این مجموعه در سال‌های پس از خود در حیطه بازیگری به‌ویژه معرفی چهره‌های تازه در ژانر کمدی گذاشته است، می‌توان به دو پرسش رسید؛ چرا ساعت خوش موفق شد؟ و چرا این موفقیت تکرار نشد و دیگر شاهد آثاری نبودیم که تا این حد بتواند برای سال‌های بعد از خود و آثار دیگر چهره‌سازی کند؟

مازیار معاونی، منتقد سینما و تلویزیون در مورد چرایی موفقیت ساعت خوش، بر این باور است که این موفقیت در بازه‌ زمانی متفاوتی اتفاق افتاده است و می‌گوید: مجموعه شرایط تلویزیون و جامعه در آن مقطع متفاوت بود. حضور چهره‌های جدید و تازه‌نفس در طنزهایی مثل ساعت خوش و نوروز ۷۲ زمانی اتفاق افتاد که تلویزیون با دو کانال و بدون رقبایی چون شبکه نمایش خانگی گسترده و دیگر رسانه‌ها مواجه بود. می‌شود گفت تلویزیون ریسک کرد و کارهایی را به تازه‌نفس‌ها سپرد. داریوش کاردان و مهران مدیری به‌عنوان کارگردان دو اثر تجربه‌هایی داشتند اما دیگر عوامل بیشتر فارغ‌التحصیلانی بودند که به آنها مجال بروز داده شد. مدیران آن زمان اجازه دادند طنز آیتمی تولید شود؛ چیزی که تا آن‌موقع در تلویزیون نداشتیم و بازیگران طنز رادیو نمونه‌های مشابهی را در رادیو اجرا می‌کردند. بعد از این تجربه، فرصت‌های طلایی در اختیار هنرمندانی چون رضا عطاران و سعید آقاخانی قرار گرفت و آنان هم چهره‌های تازه‌ای را وارد کردند. در واقع می‌شود گفت سیاست آن زمان حضور تازه‌ها بود و این جسارت وجود داشت که از تکرار قالب‌های گذشته طنز و کلیشه‌ها فاصله گرفته شود؛ البته همان‌گونه که اشاره شد در این زمینه موقعیت آن زمان هم باید درنظر گرفته شود.

همچنین به باور این منتقد درباره دلیل تکرارنشدن این موفقیت در آثار دیگر باید مجموع شرایط را درنظر گرفت. مثلا در سطح جهان و نه در ایران، چند مولفه نظیر موقعیت منحصر به ‌فرد تلویزیون در آن سال‌ها تغییر کرده است. بسیاری از شبکه‌های اجتماعی، پلتفرم‌های جهانی و ... رقبایی هستند که این شرایط را تغییر دادند؛ همچنین مشکلات جامعه، وضعیت اقتصادی و ... بر عرصه طنز، خنده و خنداندن تاثیر گذاشته و این کار را برای طنزسازان دشوار کرده است.

او می‎گوید: البته این‌گونه نیست که دیگر اثری به این شکل نداشته باشیم. نون‌خ‌، همچنین برخی اپیزودهای سریال پایتخت و فصل اول مجموعه دردسرهای عظیم نشان می‌دهد اگر آدم‌های صاحب این کار، واجد فرصت‌های خوب باشند و برای ساختارشکنی جسارت به خرج دهند آثار خوبی تولید می‌شود که چهره‌های تازه معرفی می‌کند.

موفق‌ترین چهره‌های ساعت خوش چه کسانی هستند؟

از میان خروجی‌های موفق این مجموعه در حوزه بازیگری و کارگردانی نگاهی به سرنوشت چند هنرپیشه ساعت خوش انداخته‌ایم:

ستاره کارگردانی

مهران مدیری پیش از ساعت خوش، «پرواز ۵۷» را برای پخش در دهه فجر سال ۷۲ کارگردانی کرده بود که عده‌ای آن را پس از نوروز ۷۲ به کارگردانی داریوش کاردان، دومین نقطه عطف مجموعه‌های کمدی تلویزیونی پس از انقلاب می‌دانند. این کارگردان در ادامه راه تا سال‌ها ساخت مجموعه‌های آیتمی را کنار گذاشت و سریال‌هایی چون نقطه‌چین، پاورچین، شب‌های برره و ... را کارگردانی کرد که حال و هوای تازه‌ای داشت و البته سال‌های اخیر مجددا تجربه‌های مشابهی را در مجموعه آیتمی با «شوخی‌کردم» و «عطسه» تجربه کرد.

او در این سال‌ها با اجرای برنامه «دورهمی» بار دیگر به یکی از چهره‌های تلویزیونی بدل شد و همواره در سال‌های فعالیتش جزء ستاره‌های کارگردانی و بازیگری در قاب تصویر بوده است. مدیری این روزها مشغول ساخت و بازی در سریالی برای نمایش خانگی است.

سیمرغ بر شانه‌های عطاران

رضا عطاران از چهره‌های عاقبت‌بخیر ساعت خوش بود که در این مجموعه و چند سریال کمدی دیگر که آن سال‌ها آغازگر راهی تازه در قاب جادو بودند، با مهران مدیری به‌عنوان بازیگر و نویسنده همکاری داشت. او که همچنان جزء اصلی‌ترین و پول‌سازترین بازیگران سینما و تلویزیون است پله‌های ترقی در این عرصه را طی کرد و پس از مدتی به کارگردانی هم روی آورد. او هم مانند برخی دیگر از چهره‌های ساعت خوش، گرچه دیر اما بازی در ژانرهای دیگر را هم تجربه کرد و خوش‌درخشید و توانست نامزدی و برنده‌شدن در چندین جایزه مهم سینمایی کشور را در کارنامه خود ثبت کند.

عطاران سال ۹۲ با بازی در فیلم سینمایی «دهلیز» بازی در نقشی جدی و در ژانری تازه را تجربه کرد که توانست موفقیت‌هایی را برای او به همراه بیاورد و بخش تازه‌ای از توانایی‌هایش را به نمایش بگذارد. او تاکنون دو بار برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شده است؛ یکی برای «طبقه‌حساس» و دیگری برای «فیلم روشن».

او به خاطر کارگردانی «خوابم‌میاد» در بخش نگاه نوی جشنواره فجر هم سیمرغ بلورین را به خانه برده است.

پیش به سوی کارگردانی

یکی از بازیگران ساعت خوش که توانست با این مجموعه خود را در این راه ثابت کند، سعید آقاخانی است. او سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ با مجموعه‌های کمدی مهران مدیری مثل پرواز ۵۷، ساعت خوش و سال‌خوش به تلویزیون معرفی شد و پس از آن حضور در آثار سینمایی و تلویزیونی کارگردانان متفاوتی چون کیانوش عیاری، اصغر فرهادی، پریسا بخت‌آور، رضا عطاران و ... را تجربه کرد.

آقاخانی کم‌کم به سمت کارگردانی رفت و از اوایل دهه ۸۰ آثاری را برای تلویزیون در قالب سریال و تله‌فیلم ساخت. «زن‌بابا»، «خوش‌نشین‌ها»، «خروس»، «نقطه سر خط»، «دزد و پلیس» و ... از جمله سریال‌هایی است که او پشت دوربین‌شان قرار گرفت.

آقاخانی در سینما هم «لامپ ۱۰۰» را کارگردانی کرد. او جزء بازیگرانی است که گرچه با نقش‌های کمدی میان مردم شناخته شد اما با ایفاکردن نقش‌های تلخ در سینما توانست نظر منتقدان را جلب کند و برای دو فیلم «کامیون» و «خداحافظی طولانی» نامزد دریافت جایزه نقش اول مرد شد که توانست برای خداحافظی طولانی این جایزه را دریافت کند.

او در این سال‌ها با کارگردانی و بازیگری در سریال «نون‌خ» میان مخاطبان تلویزیون مطرح است.

از خشایار تا آقاماشاالله

حمید لولایی، هنرپیشه ساعت خوش، سال‌ها قبل از این مجموعه وارد تئاتر، سینما و تلویزیون شده بود. اما ساعت خوش و کارهای کمدی‌ای که بعد از آن انجام داد، او را به بازیگری شناخته‌شده میان مخاطبان تلویزیون بدل کرد. او از فرصت‌هایی که به وی داده شد، خوب استفاده کرد و توانست توانایی‌هایش را به نمایش بگذارد.

پررنگ‌ترین نقش او در قاب تصویر، خشایار مستوفی است که در مجموعه «زیر آسمان شهر» با کارگردانی مهران غفوریان و نویسندگی رضا عطاران متولد شد. پس از آن با حضور در سریال «خانه به دوش» در نقش ماشاالله، «ترش و شیرین» و چند سریال از سعید آقاخانی موفقیت‌های خود را تکرار کرد.

لولایی اما تنها سیمرغ بلورینش را برای نقشی برنده شد که گرچه رگه‌هایی از طنز دارد اما در فضایی تلخ و سیاه تصویر شده است. این بازیگر سال ۸۴ برای بازی در فیلم سینمایی «چند می‌گیری گریه کنی» برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.

سرنوشت کارآگاه

یکی از چهره‌هایی که با «ساعت خوش» در عالم کمدی مطرح شد و هنوز در این عرصه فعالیت دارد، رضا شفیعی‌جم است. پررنگ‌ترین نقش شفیعی‌جم در «ساعت خوش» کارآگاه دِرِک بود که با آن به شهرت فراوانی رسید. او تئاتر را از سال ۶۴ آغاز کرد و سال ۷۰ پا به تلویزیون گذاشت.

«تلویزیون کابلی بچه‌ها» و «جمعه با شما» جزء آثاری است که در سال‌های ۷۱ و ۷۲ از او پخش شد اما سکوی پرتاب این بازیگر نقش‌هایی بود که در ساعت خوش به ایفای آنها پرداخت. این بازیگر پس از این سریال و دوره‌ای حضور در سینما و تلویزیون، بار دیگر با نقش بامشاد در «نقطه‌چین» دیگر سریال مهران مدیری به محبوبیت فراوانی رسید.

حضور در سریال‌های بعدی مدیری همچون جایزه بزرگ، شب‌های برره، باغ مظفر و ... این بازیگر را برای چندسال در اوج نگه داشت؛ اوجی که این سال‌ها با وجود حضور در آثار متعدد دیگر تکرار نشد.

شفیعی‌جم همچنین به‌ندرت در چند نقش غیرکمدی در مجموعه‌هایی چون در چشم باد و فیلم سینمایی گیلدا دیده شد.

خاطره‌انگیزهای محبوب

در میان آیتم‌های متعدد این مجموعه، چند آیتم بود که بیش از بقیه در ذهن‌ها مانده است:

خان‌دایی‌جان: نادر سلیمانی در نقش خان‌دایی‌جان و سعید آقاخانی در نقش سعید یکی از زوج‌های محبوب این مجموعه بودند. سعید شخصیتی پرشیطنت بود که کارهای اشتباهی می‌کرد و با غضب خان‌دایی مواجه می‌شد. این آیتم،‌ قطعه‌ای آهنگین با شروع «سلام، سلام صدتا سلام ...» هم با همخوانی آقاخانی و سلیمانی داشت که جزء بخش‌های محبوب مجموعه بود و ترانه طنز آن همچنان در ذهن بسیاری مانده است.

کارآگاه درک: رضا شفیعی‌جم، نقش کارآگاه درک و داوود اسدی، نقش دستیار او را بازی می‌کرد که بعد از مدتی نیما فلاح ایفاگر آن شد. با جدایی اسدی از کار، نام این شخصیت از «هنری» به «هنرا» تغییر کرد. این آیتم شوخی با موقعیت‌های سریال آلمانی «درک» بود که ماجراهای یک کارآگاه و دستیارش در کشف رمز و راز پرونده‌های قتل را نشان می‌داد. این بخش هم با صداسازی شفیعی‌جم میان مخاطبان معروف شده بود و بسیاری تا مدت‌ها از حالات او تقلید می‌کردند.

مسابقه هفته: مهران مدیری در نقش مجری، رضا عطاران در نقش شرکت‌کننده محبوب و چند بازیگر دیگر در قامت شرکت‌کنندگان مسابقه‌ای که مدام از طرف مجری تحقیر می‌شدند، آیتمی را شکل می‌دادند که جزء بخش‌های پرطرفدار این برنامه بود و مخاطبان آن را شوخی با «مسابقه هفته» با اجرای منوچهر نوذری می‌دانستند. البته آن زمان برخی آن را نوعی تقلید و تمسخر می‌دانستند و منتقدش بودند. با این وجود این بخش همچنان در فضای مجازی دست به دست می‌شود و شوخی‌هایش که هنوز کهنه نشده، طرفداران خود را دارد.

نقطه‌عطفی دیگر

اگر مجموعه‌های کمدی ابتدای دهه ۷۰ را نقاط‌عطف مجموعه‌سازی کمدی در تلویزیون بدانیم، نیمه دوم دهه ۷۰ «سیب‌خنده» با معرفی چهره‌های دیگر و سبک تازه‌ای از کمدی جوان‌پسند توانست نقطه‌عطف دیگری را در این مسیر رقم بزند.

این مجموعه با کارگردانی رضا عطاران که خود از چهره‌های ساعت خوش بود، بازیگران تازه‌ای مثل مجید صالحی، یوسف تیموری، جواد رضویان و ... را به این عرصه معرفی کرد که برخی از آنان پیش‌تر در آثار تصویری حضور داشتند.

روایت‌های بازیگران

در این سال‌ها بازیگران پرشمار این مجموعه تلویزیونی با رسانه‌های مختلف گفت‌وگو داشتند و از حضورشان در این برنامه گفتند که اینجا بخشی از آنها را مرور می‌کنیم:

رضا عطاران در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها به ذکر خاطره‌ای درباره بازی در ساعت خوش پرداخته و گفته بود: «زمان ساعت خوش با بچه‌ها مسابقه می‌گذاشتیم برویم بیرون ببینیم چه کسی را بیشتر می‌شناسند. همیشه هم به رادش می‌باختم.»

فاطمه هاشمی در یکی از قسمت‌های برنامه دورهمی مهمان مهران مدیری بود و درباره همکاری با او گفته: «اولین‌بار با همکاری نصرالله رادش و نادر سلیمانی توسط رضا عطاران از فرهنگسرای نیاوران به پروژه پرواز ۵۷ معرفی شدم و بعد از آن در مجموعه‌های ساعت خوش، حرف تو حرف، آقای تعجب، شب‌های برره و خیلی از تله‌فیلم‌های تلویزیونی بازی کردم.»

امیر زریوند پیش از این در مصاحبه‌ای درباره حضورش در ساعت خوش بیان کرده‌ بود: «همه خانواده من می‌دانستند من به عالم هنر و بازیگری علاقه دارم. برای من که از کودکی آرزویم بود بازی کنم، همین‌که وارد گروه ساعت خوش شدم یک دنیا ارزش داشت. خبر قبول‌شدن و بازی من هم در این مجموعه در فامیلمان مثل بمب صدا کرد. من از بچگی خجالتی بودم و شاید خیلی از اعضای فامیل باورشان نمی‌شد من بتوانم جلوی دوربین بازی کنم. از طرف دیگر ساعت‌ خوش، خورشید درخشان برنامه‌های تلویزیونی بود و حضور من در آن برآورده‌شدن آرزویی بود که تا آخر عمرم فراموش نمی‌کنم.»

درگذشتگان ساعت‌خوش

تعدادی از میان عوامل پشت صحنه و بازیگران ساعت‌خوش در این سال‌ها زندگی را وداع گفتند، ازجمله آنها:

داوود اسدی: یکی از جوانان ساعت‌خوش بود که هم درگروه نویسندگان حضور داشت و هم در مقابل دوربین این مجموعه دیده شد. زنده‌یاد اسدی سال‌های اول فعالیتش در تلویزیون را با سریال‌های کمدی‌ای چون نوروز ۷۲، پرواز ۵۷، ساعت‌خوش و نوروز ۷۴ گذراند و بعد از آن حضور در ژانرهای دیگر را تجربه کرد. فعالیت او تا سال ۸۷ ادامه داشت. آخرین اثر او در تلویزیون، بازی در سریال تلفن‌همراه به کارگردانی مسعود تکاور بود که نیمه‌تمام ماند.

پوپک گلدره: یکی دیگر از همکاران این مجموعه زنده‌یاد پوپک گلدره بود که سال ۸۵ بر اثر سانحه تصادف درگذشت. این بازیگر در ابتدای سال‌های کاری‌اش در تلویزیون با چند مجموعه کمدی و آیتمی همکاری داشت و پس از آن بیشتر در ژانرهای دیگر دیده شد. زنده‌یاد گلدره در میان عموم مردم بیشتر با نقش نرگس و شخصیت دریا در سریال دنیای شیرین دریا شناخته می‌شود. ساعت‌خوش برای او مانند بسیاری از بانوان هنرپیشه این مجموعه گرچه سکوی پرتاب بود اما مجال چندانی برای بروز استعدادهای بازیگری نبود. زنان در آن سال‌ها برای بازی در آثار کمدی دستشان چندان باز نبود و نمی‌توانستند مانند آقایان تیپ‌سازی کنند.

یک ذخیره تمام‌نشدنی از بازیگر

می‌شود گفت «ساعت خوش» در ادامه نوروز ۷۲ سبکی تازه از طنز را برای قاب تلویزیون کشورمان به وجود آورد و این مهم‌ترین دلیل موفقیت و دیده‌شدن برنامه در آن زمان بود. زمانی که تعداد شبکه‌های تلویزیونی محدود بود، مجموعه هفته‌ای یکبار پخش می‌شد و دست نویسندگان و بازیگران هم برای بیان برخی مسائل کمتر از امروز باز بود.

یکی از عناصری که در غالب قصه‌های هر آیتم وجود داشت، موقعیت‌محور بودن آن بود. در واقع کمدی در لحظه اتفاق می‌افتاد و تمام می‌شد و قرار نبود مخاطب الزاما نتیجه خاصی از تماشای یک آیتم بگیرد. همچنین «ساعت خوش» منطق طنزهای قدیمی را تا حد زیادی تغییر داد و در ماجراهایی که تصویر می‌کرد گاه شاهد جابه‌جایی قدرت میان صاحب‌حق و ناحق بودیم و همین موضوع لبخندی تلخ بر لب بینندگان می‌آورد.

حضور چهره‌های جوان و تازه که هرکدام لحن مخصوص به خود را در اجرای کمدی داشتند از دیگر عواملی بود که این مجموعه را جزء دسته موفق‌های تلویزیون قرار داد.

اگر نگاهی به لیست بازیگران ساعت‌خوش بیندازیم، می‌بینیم که تا سال‌ها و حتی هنوز منبع چهره‌های کمدی کشور از این مجموعه و کارهای کمدی مشابه پیش از آن، نظیر نوروز ۷۲ تغذیه می‌شود. هرچند به‌واقع نوروز ۷۲ آغاز این سبک کمدی در میان مجموعه‌های سیما بود اما همچنان ساعت‌خوش به واسطه تعداد قسمت‌ها و بازیگران بیشتر در ذهن بسیاری مانده است.

اگر نگاهی به سرنوشت تعدادی از بازیگران این مجموعه بیندازیم، می‌بینیم که بسیاری از آنان در همین مسیر به کار خود ادامه دادند و ساعت‌خوش برایشان سکوی پرتاب معرفی و رسیدن به شهرت بود. کسانی چون سعید آقاخانی، رضا عطاران و خود مهران مدیری نمونه‌هایی از این افراد هستند که با این مجموعه بیش از پیش به ثبات خود در این کار کمک کردند و امروز جزء کمدی‌سازان مطرح سینما و تلویزیون هستند.

بازیگرانی مانند نصرالله رادش و حمید لولایی هم پس از این مجموعه با شهرت و محبوبیت فراوانی میان جوانان مواجه شدند و دوران اوج عجیبی را پشت سر گذاشتند.

یوسف صیادی: آن موقع فقط ۲۰سالم بود

یوسف صیادی فعالیتش را از سال ۶۸ با ساخت فیلم کوتاه هشت میلی‌متری و بازی و کارگردانی مجموعه جنگ جوان در سال ۱۳۷۱ و مجموعه پرواز ۵۷ آغاز کرد و با حضور و بازی در مجموعه تلویزیونی طنز و پرمخاطب ساعت خوش که سال ۱۳۷۳ از شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد به شهرت رسید. آخرین کار او در تلویزیون سریال طنز با خانمان به کارگردانی بروز نیک‌نژاد بود. البته بیشتر کارنامه هنری صیادی به آثار طنز ختم می‌شود. با او درباره ساعت خوش گپ کوتاه زدیم.

فکر می‌کنید چه عواملی منجر به ماندگاری مجموعه ساعت خوش در میان مردم بعد از ۲۷سال شده‌ است؟

زمانی ساعت خوش پخش می‌شد که جنگ تمام شده بود و به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی، نیاز مردم به برنامه‌های شاد و طنز بیش از گذشته بود و هیچ وقت گروه جوانی که هر کدام المان یکی از شهرهای استان‌های کشور عزیزمان بود، این طور کنار هم جمع نشده بودند که تیپ و بازی‌های متفاوتی ارائه کنند.

همین تنوع، ایجاد جذابیت می‌کرد. از سوی دیگر بخش‌هایی که دوستان کار می‌کردند از دل خود مردم آمده بود و آن را دور از خودشان نمی‌دیدند. در واقع مسائل مختلفی که در زندگی با آن روبه‌رو بودند در ساعت خوش می‌دیدند. ارژنگ امیرفضلی و خدا بیامرز داوود اسدی بیشتر آیتم‌ها را می‌نوشتند. همچنین تک‌تک بچه‌ها بر مبنای ذائقه خودشان متن می‌نوشتند و به برادران سمنانی - که روحشان شاد باشد - تحویل می‌دادند و کار می‌شد. سومین دلیل بخش‌هایی بود که کامل نوشته نشده بود و زمان متن‌ها از سه تا پنج دقیقه بود و دوستان بر اساس تجربه‌هایی که داشتند، بداهه اجرا می‌کردند. در واقع بازی در ساعت خوش مثل در لحظه زندگی کردن بود و با آیتم‌ها که بداهه شکل می‌گرفت مردم خیلی ارتباط برقرار می‌کردند و دوست داشتند. به یاد دارم وقتی این مجموعه را بازی می‌کردم. حدودا ۲۰ سالم بود.

به یاد دارید چطور به گروه معرفی شدید و به جمع ساعت خوشی‌ها ملحق شدید؟

در آن مقطع زمانی من در انجمن سینمای جوان فیلم‌های هشت میلی‌متری می‌ساختم و کارهای کوتاه می‌کردم. همچنین عکاسی و خبرنگاری می‌کردم. ضمن اینکه رشته گرافیک خوانده‌ بودم. من در کنار دیگر دوستان در مدرسه پسرانه هنری و گرافیک که فقط یک مدرسه هم بود، حضور داشتیم. بیشتر همان دوستان با هم در ساعت‌خوش بودیم. مثل امیر غفارمنش، ارژنگ امیرفضلی، زنده‌یاد داوود اسدی، رضا شفیعی و ... به یاد دارم من در آن سال‌ها کارهای پشت‌صحنه انجام می‌دادم و آقای قطب‌الدین صادقی تئاتری با نام سیمرغ کار می‌کردند در سالن اصلی تئاترشهر. من هم عکاس و فیلمبردار پشت صحنه این نمایش بودم. آقای صادقی به من پیشنهاد داد برای ایفای نقش یکی از پرنده‌های سیمرغ تست بدهم. من هم تست دادم، قبول شدم و بازی کردم. در آن نمایش دو دوست دیگر یعنی مهران مدیری و رضا عطاران هم بازی می‌کردند و همین نمایش باعث آشنایی شد. ابتدا پرواز ۵۷ را با هم کار کردیم و بعد ساعت خوش شکل گرفت و در این مجموعه بازی کردم.

شما در مجموعه ساعت خوش، تیپ‌های متفاوتی را بازی کردید که در ذهن مردم باقی مانده، از جمله بچه غول. درباره بازی در تیپ‌های مختلفتان بگویید.

همه ما در ساعت خوش تیپ‌های متفاوتی را بازی کردیم که در کارهای بعدی‌مان هم برایمان کاربرد داشت. از جمله تیپ‌های جالبی که هنوز مردم در ذهن‌شان باقی مانده است می‌توانم به آیتمی اشاره کنم که من، رضا عطاران و زنده‌یاد داوود اسدی در یک جا می‌ایستادیم و وقتی یک نفر نشانی می‌پرسید هر سه با هم حرف می‌زدیم و جواب می‌دادیم. همچنین آیتم بچه غول که شما به آن اشاره کردید جزء آیتم‌های دوست‌داشتنی بود. من را در این آیتم قنداق می‌کردند و رادش که دایی من بود از حضور من ذوق‌زده می‌شد. یا آیتم‌هایی که من مستاجر بودم و از تلویزیون، رادیو و ... در می‌آمدم و به صاحبخانه می‌گفتم صد تومن، ماهی ده تومن. در مجموع تیپ‌های مختلفی بازی کردیم که هر کدام از آنها خاطره است. در حال حاضر مردم نیاز دارند کارهای طنز ببینند و دلشان شاد شود. در واقع این نیاز مبرم مردم جامعه است.

نعیمه نظام‌دوست: نصرالله رادش مرا به گروه ساعت خوش معرفی کرد

نعیمه نظام‌دوست اصالتا گیلک است. او از سال ۷۰ کار بازیگری را در گروه‌های آزاد تئاتر آغاز کرد. سپس در مجموعه نوروز۷۲ بازی کرد. نظام‌دوست به طور حرفه‌ای با ساعت خوش در سال ۷۳ وارد عرصه بازیگری شد. بعد از بازی در این مجموعه طنز او تجربه بازی در آثار متفاوت از نقش‌های طنز گرفته تا جدی را در کارنامه‌اش به ثبت رساند. نظام‌دوست تجربه کار با کارگردانانی همچون مهران مدیری، ابراهیم حاتمی کیا، سیروس مقدم، محمدحسین لطیفی، سیدجواد رضویان و ... را دارد. آخرین کار او با نام «بچه محل» سال گذشته از تلویزیون پخش شد. او در آیتم‌های طنز ساعت خوش بازی می‌کرد و از این مجموعه خاطرات بسیار خوشی دارد، زیرا هر روز با حس و حال خاصی سر کار حاضر می‌شد.

از پخش مجموعه ساعت خوش ۲۷ سال می‌گذرد اما همچنان به عنوان یک خاطره خوب در ذهن مردم باقی مانده است و حتی نسل جوان هم تکه‌های طنز این مجموعه را در شبکه‌های اجتماعی دیده و استقبال کرده‌اند. دلیل ماندگاری و محبوبیت این مجموعه را در چه عواملی می‌بینید؟

من دلیل ماندگاری و محبوبیت این مجموعه موفق را در حضور جوانانی می‌بینم که کنار هم جمع شدند و با انگیزه بالا می‌خواستند یک مجموعه طنز با نمک و شیرین را برای مخاطبان تهیه کنند. در آن مقطع زمانی انگیزه‌های کار با الان خیلی تفاوت داشت و همکارانم در مجموعه ساعت خوش نه تنها انگیزه داشتند بلکه مملو از خلاقیت بودند و سعه‌صدر داشتند تا کار خوب پیش برود و ماندگار شود. به همین دلیل بعد از گذشت این همه سال همچنان مردم این برنامه و بازیگرانشان را دوست دارند زیرا همان چهره‌ها به مرور در میان مردم بسیار محبوب شدند. راستش خودم هم الان که بخش‌هایی از آیتم‌های مجموعه ساعت خوش را در شبکه‌های اجتماعی می‌بینم حس خوبی می‌گیرم. به یاد دارم زمان پخش که پنجشنبه‌ها روی آنتن می‌رفت، خیابان‌ها خلوت می‌شد.

شاید بخشی از این محبوبیت به این دلیل بود که دو شبکه بیشتر نداشتیم و تعداد برنامه‌ها محدود بود. نظر شما چیست؟

بله. آن زمان حتی شبکه سه هم نبود اما این طور نبود که مردم برای تماشای هر اثری خیلی سریع خودشان را به خانه‌هایشان برسانند تا بیننده مجموعه‌ای باشند که دوست دارند. واقعا همکارانم در ساعت خوش انرژی می‌گذاشتند و ساعت‌ها تمرین و بعد ضبط می‌شد تا اثری باشد که مردم دوست داشته باشند و خوشبختانه بازخورد خوب مجموعه، خستگی را از تن بچه‌ها به در کرد.

یعنی این مجموعه توانست چهره‌سازی هم در میان مخاطبان داشته باشد؟

بله. چون تمام کسانی که در این مجموعه همکاری داشتند با این اثر و بعد انتخاب کارهای خوب تبدیل به چهره شدند و دلیلش فروتنی بچه‌ها بود زیرا از نسلی بودند که برای کارشان زحمت می‌کشیدند و این طور نبود که یک‌شبه ره صد ساله را طی کنند. آنها با تلاش خودشان به موفقیت رسیدند و بدون اینکه درگیر غرور و درگیر باندهای حمایت مالی شوند، کارشان را انجام دادند. در مجموع انسان‌های فروتنی هستند و در طول این سال‌ها نشان دادند خودشان را گم نکردند و همواره احترام به مردم جزء اولویت‌هایشان است. همچنین هرگز از محبوبیت‌شان سوءاستفاده نکردند و به همین دلیل مردم هنوز هم هنرمندان ساعت خوش را بعد از گذشت این همه سال دوست دارند و آن را با علاقه می‌بینند.

در آن مقطعی که ساعت خوش پخش می‌شد، شما چند سال داشتید و اینکه چطور با گروه ساعت خوش آشنا شدید؟

من ۲۰ سالم بود و در تئاتر کار می‌کردم و قبل از آنکه در ساعت خوش بازی کنم در مجموعه پرواز۵۷ بازی کرده بودم. در آن مقطع تئاتری از من دیده بودند و شهریور۷۳ برای ساعت خوش تست دادم و بعد به این گروه ملحق شدم. به یاد دارم آقای نصرالله رادش در آن مقطع زمانی یکی از تئاترهای مرا دیده بود و به گروه معرفی‌ام کرد.

نگران نبودید که می‌خواهید در یک مجموعه طنز بازی کنید؟ چون خنداندن مردم کار بسیار سختی است.

طبیعی است که نگران باشم چون جوان بودم و خیلی هم استرس داشتم. هنوز هم بعد از گذشت این همه سال از بازیگری‌ام وقتی می‌خواهم در کار جدیدی حضور یابم و جلوی دوربین بروم، نگرانی‌های خودم را دارم. حتی شب‌ها خوابم نمی‌برد.

خاطره‌ای از بازی در این مجموعه دارید برایمان بگویید؟

راستش هر روزش خاطره بود. ما برای این پروژه ساعت ۷ صبح آفیش بودیم و عصرها ساعت ۱۸ کارمان تمام می‌شد. شش ماه آفیش ما به این شکل بود و بدون آنکه خسته شوم هر روز با انگیزه و حس خوب از خواب بیدار می‌شدم و سر کار می‌رفتم. ضمن اینکه به ما خیلی خوش می‌گذشت. مثل یک خانواده بودیم و همه خواهر و برادرهای من بودند. در آن موقع فضای کار خیلی شیرین بود و دلپذیر و همه به یکدیگر حس خوب می‌دادند.

در مجموعه طنز ساعت خوش چرا خانم‌ها تیپ‌سازی نمی‌کردند و بیشتر مکمل بودند؟

آقایان تیپ کار می‌کردند و محدودیت‌هایی برای خانم‌ها بود و ما تیپ بازی نمی‌کردیم بلکه یک چارچوب مشخص برای بازی خانم‌ها وجود داشت و ما بیشتر تکمیل‌کننده صحنه و فضا بودیم. ولی یکی از آیتم‌ها را به یاد دارم که همراه فاطمه هاشمی و طیبه ابراهیم به حدی پرحرفی می‌کردیم که امان به دیگری نمی‌دادیم و مرتب حرف می‌زدیم که خودمان از اجرای این آیتم خیلی خندیدیم.

معصومه کریمی: ما ساعت خوشی‌ها مثل خواهر و برادر کنار هم بودیم

معصومه کریمی با ایفای نقش سارا، همسر بهروز پیرپکاجکی در سریال تلویزیونی زیر آسمان شهر به شهرت رسید. او قبل از بازی در مجموعه ساعت خوش، در مجموعه پرواز ۵۷ بازی کرده بود. البته معصومه کریمی جزء بازیگران گزیده‌کار است و این‌طور نیست که با زدن هر کانال، مخاطبان تصویر او را ببینند. او هنگام بازی در مجموعه ساعت خوش ۱۹ سال داشت و از اینکه این مجموعه در زمان پخش توانسته بود نظر مخاطبان بسیاری را جلب کند و در خیابان بازخوردهای مردم را می‌دید، بسیار لذت می‌برد. کریمی باور دارد همه ساعت خوشی‌ها مثل خواهر و برادر کنار هم بودند تا یک اثر به یاد ماندنی را برای مردم تهیه کنند.

چطور با مهران مدیری آشنا شدید و به گروه ساعت خوش پیوستید؟

من از دوران دبیرستان بازیگر تئاتر بودم. تا اینکه سال ۷۲ در یک فیلم سینمایی بازی کردم که آقای مدیری هم نقش اصلی مرد آن فیلم بود. همین آشنا شدن باعث شد یک روز دوستان از دفتر فیلم آقای مدیری تماس گرفتند و من در مجموعه پرواز ۵۷ کار کردم که دهه فجر سال ۷۲ پخش شد. بعد از این مجموعه، آقای مدیری مجموعه ساعت خوش را شروع به ضبط کردند که از من هم برای بازی در این پروژه دعوت شد و به یاد دارم در آن مقطع زمانی که ساعت خوش را بازی می‌کردم ۲۰ سالم بودم.

به یاد دارید برخورد مردم در کوچه و خیابان در آن مقطع زمانی که ساعت خوش پخش می‌شد با شما چگونه بود؟

خیابان‌ها هنگام پخش مجموعه خلوت می‌شد و مردم با شور و انگیزه زیادی این مجموعه را می‌دیدند و با آن ارتباط برقرار می‌کردند و کار را دوست داشتند. مردم واقعا ساعت خوش را می‌پسندیدند و بازتاب خوبی داشت. به یاد دارم مجموعه پرواز۵۷ که دهه فجر ۷۲ پخش شد، جزء اولین کارهای تصویری من در تلویزیون بود و بعد از آن ساعت خوش را روی آنتن داشتم. البته سال ۷۲ فیلم سینمایی جاده عشق هم اکران شد. وقتی مردم من را در خیابان می‌دیدند به همدیگر نشان می‌دادند و می‌گفتند این همین خانمی است که چند شب پیش در تلویزیون دیده بودیم. در مجموع بازخوردها بسیار خوب بود.

وقتی ساعت خوش ساخته می‌شد، نگران نبودید بازتاب خوبی از مردم نگیرید؟

بهار ۷۳ ما تمرینات ساعت خوش را شروع کردیم و بعد ضبط آغاز شد. پخش کار به پاییز ۷۳ افتاده بود. همه ما این دغدغه را داشتیم که هنگام پخش مردم کار را دوست داشته باشند. البته باید تاکید کنم همه همکارانم در ساعت خوش جوان بودند و با انگیزه. همه مثل خواهر و برادر بودیم. هیچ‌کس به دیگری فخر نمی‌فروخت. همه می‌خواستیم یک کار تماشایی برای مردم تهیه کنیم. به همین دلیل با اشتیاق سرکار می‌آمدیم و کار را به سرانجام می‌رساندیم. همه خلاق بودند و وقتی در پشت صحنه آیتمی ضبط می‌شد و پلی‌بک می‌دادیم و می‌دیدیم، همه می‌خندیدیم. خوشبختانه بازتاب خوب از سوی مردم باعث شد خستگی‌مان در برود و می‌توان گفت ساعت خوش یکی از کارهای ماندگار است. با اینکه بیست سال و اندی پیش پخش شده، اما همچنان میان مردم محبوب است و از تماشای مجموعه لذت می‌برند.

مسلما بعد از پخش این مجموعه موفق طنز، پیشنهاد طنز زیاد داشتید.

بله، اما برای هر بازیگری خوشایند است در گونه‌های مختلف خودش را محک بزند. من قبل از آنکه کار تصویر انجام بدهم، بازیگر تئاتر بودم و روی صحنه خیلی نقش‌های متفاوتی را بازی و تجربه کردم. بعد از پخش کارهای تصویری‌ام با نام‌های پرواز ۵۷ و ساعت خوش این ذهنیت شکل گرفت که معصومه کریمی بازیگر طنز است اما بعد از بازی در سریال در پناه تو با آقای لبخنده، همه متوجه شدند معصومه کریمی می‌تواند غیر از طنز، نقش‌های جدی هم بازی کند. از همان ابتدا دلم نمی‌خواست در ژانر خاصی بمانم، به همین دلیل در انتخاب نقش‌هایم سختگیری می‌کردم. البته برای نوروزهای بعدی بعد از ساعت خوش به من پیشنهاد کارهای طنز زیاد شد اما ترجیح دادم کار نکنم. منظورم این نیست که طنز دوست نداشتم، بلکه می‌خواستم تجربه نقش‌های متفاوت را در کارنامه‌ام داشته باشم.

اما مردم کارهای طنز را دوست دارند.

بله، چون با کارهای طنز حالشان خوب می‌شود. اما من می‌خواستم در ژانرهای مختلف حضور داشته باشم تا تجربیاتم را محک بزنم. به همین دلیل با وسواس نقش‌هایم را انتخاب کردم. یکی دیگر از کارهای ماندگار طنزم، سریال زیر آسمان شهر است که مردم خیلی دوست داشتند. همه ما وقتی در فضای هنر قدم می‌گذاریم، نمی‌دانیم آینده چه چیزی را پیش رو می‌گذارد و این خوب است با مدیریت بیشتر و با انتخاب‌های درست‌تر کارهای خوبی انجام بدهیم. البته این ایراد به من بر می‌گردد که سختگیری بیش از اندازه‌ام در انتخاب نقش باعث شد فعالیتم کم شود. توصیه‌ام به جوانان این است وقتی وارد مسیر بازیگری می‌شوند، حتما کارهای خوب پیشکسوتان را ببینند تا به قول معروف، فوت کار را یاد بگیرند. همچنین مدیریت درست در انتخاب نقش‌هایشان داشته باشند.

کد مطلب: ۲۰۲۸۴۴
لینک کوتاه کپی شد

پیوندها

دیدگاه

تازه ها

یادداشت